• 27 فروردین 1402

    نگاهی-به-نفت-خام-و-سراب-آبادانی-شبنم-کهنچی

    یازده اثر ایرانی را که بین 1320 تا 1390 نوشته شده را با محوریت نفت مورد بررسی قرار می‌دهد... افت و خیز جامعه ایرانی را از زمان مشروطه مرور می‌کند... چگونه نویسندگان ایرانی پس از کودتای سال 32 خود را متعهد دیدند که مساله نفت را که موضوع اصلی سیاست ایران بود، بازنمایی کنند... گوسفندان تا زمانی که علف برای چریدن و نشخوار داشته باشند، راضی و خشنودند... شخصیت‌های زن این مجموعه در حاشیه هستند: آنها یا تن‌فروش‌اند، یا پرستار یا تصویر بی‌جانی بر یک پوستر... فرآیند نفوذ مدرنیته نفتی و قدرت جادویی نفت در ...

Loading
وسواس در چگونگی چیدمان واژه‌ها... همگی مضمون اجتماعی و سیاسی دارند و تم اصلی و شاید مشترک همه آنها توهم و گریز از واقعیت است... از کهزاد پسری سرکش و رعیت‌زاده می‌گوید که تن به ظلم و ستم خان نمی‌دهد و از شَر او گریخته اما پدرش که همراه اوست مدام در گوش پسر می‌خواند که دست از سرکشی بردارد و آزادی را فراموش کند و باز به همان مسیر بندگی خان برگردد...از بیشتر اختلاف‌ها و انحراف‌های درون حزب اطلاع دارد و این آگاهی در ساخت داستان او نیز تأثیرگذار است... داستان به مقصد نرسیدن آرمان‌های یک دوران ...
به نظر من این کتاب با سن و سال آقای گلستان جور در نمی‌آید... مشکل در لحن ایشان است که مؤدبانه و با وقار نیست. متمدنانه نیست... گلستان همین بود که خواندید. پر از کار و زحمت، پر از انرژی، با اشراف کامل به تمام جنبه‌های فرهنگ و هنر، پر از تناقض، پر از احساسات بی پرده و صریح، نرم و مهربان... هم شریف و هم خبیث، زمخت و دریده، خاله زنک و لیچارگو، پر از جملاتی که بوی گند تحقیر کردن از آن می‌آید. ...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...