حسین سناپور از انتشار کتاب «آغازکنندگان رمان مدرن ایران» خبر داد.

این نویسنده درباره کتاب جدیدش به ایسنا گفت: این کتاب به هشت رمان که اغلب کوتاه هستند و از آن‌ها به عنوان داستان بلند یاد می‌شود، می‌پردازد. این رمان‌ها به عنوان مهم‌ترین رمان‌های مدرن ایرانی هستند که بر داستان‌نویسی و نویسندگان تأثیر گذاشته و اغلب هم محل چالش بوده‌اند. «بوف کور» صادق هدایت، «سنگی بر گوری» جلال آل احمد، «خروس» ابراهیم گلستان، «ملکوت» بهرام صادقی، «شازده احتجاب» و «کریستین و کید» هوشنگ گلشیری، «سنگ صبور» صادق چوبک و «آشغالدونی» غلامحسین ساعدی رمان‌هایی هستند که در این کتاب به آن‌ها پرداخته شده است.

 او با تأکید بر تأثیرگذاری این‌ رمان‌ها بر داستان ایرانی و سایر نویسندگان، افزود: درباره این‌ کتاب‌ها بسیار گفته شده است و بعد از سال‌ها هنوز مطرح هستند و خوانده می شوند. این‌ کتاب‌ها سرآغاز کارهای مدرن در ایران هستند، گرچه برخی از آن‌ها فاصله زمانی زیادی دارند؛ اما من آن‌ها را به عنوان آغازکنندگان رمان مدرن به‌حساب آورده‌ام و درباره هرکدام‌شان یک مقاله ۲۰-۳۰ صفحه‌ای نوشته‌ام.

سناپور درباره تعریفش از رمان مدرن نیز گفت: ادبیات مدرن از اواخر قرن ۱۹ آغاز شده است و کسانی مانند جویس، پروست،  کافکا و فاکنر از سردمداران این نوع داستان هستند. ادبیات مدرن نوعی از داستان است که  بیشتر بر  حسب جهان ذهنی و فکری شخصیت‌ها  نوشته می‌شود. این نوع  از داستان‌ها ادبیات پیچیده‌تری نسبت به سایر داستان‌ها دارند و نماینده‌های این نوع داستان در ایران شناخته‌شده‌اند. البته تعریف داستان مدرن بحث مفصلی می‌طلبد و چندین کتاب و مقاله از جمله کتاب‌ حسین پاینده و ترجمه رضا رضایی در این زمینه منتشر شده است.

«آغازکنندگان رمان مدرن ایران» نوشته حسین‌سناپور در ۲۵۱ صفحه با قیمت ۳۲ هزار تومان در نشر چشمه منتشر شده است.

حسین سناپور متولد سال ۱۳۳۹ است.  او پیش‌تر، کتاب‌های «آتش»، «سپیدتر از استخوان»، «دود»، «خاکستر» «با گارد باز»، «نیمه‌ غایب»، «لب بر تیغ»، «ویران می‌آیی»، «تودرتویی شگردها»، «شمایل تاریک کاخ‌ها»، «ده جستار داستان نویسی»، «سمت تاریک کلمات»، «جادوی داستان»، «یک شیوه برای داستان‌نویسی» و مجموعه شعرهای «مهلکه»، «آداب خداحافظی» و «خانه این تابستان» را در نشر چشمه منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...
دغدغه‌ی اصلی پژوهش این است: آیا حکومت می‎تواند هم دینی باشد و هم مشروطه‎گرا؟... مراد از مشروطیت در این پژوهش، اصطلاحی‌ست در حوزه‌ی فلسفه‌ی حقوق عمومی و نه دقیقاً آن اصطلاح رایج در مشروطه... حقوق بشر ناموس اندیشه‌ی مشروطه‎گرایی و حد فاصلِ دیکتاتوری‎های قانونی با حکومت‎های حق‎بنیاد است... حتی مرتضی مطهری هم با وجود تمام رواداری‎ نسبی‎اش در برابر جمهوریت و دفاعش از مراتبی از حقوق اقلیت‎ها و حق ابراز رأی و نظر مخالفان و نیز مخالفتش با ولایت باطنی و اجتماعی فقها، ذیل گروهِ مشروعه‎خواهان قرار دارد ...
خودارتباطی جمعی در ایران در حال شکل‌گیری ست و این از دید حاکمیت خطر محسوب می‌شود... تلگراف، نهضت تنباکو را سرعت نداد، اساسا امکان‌پذیرش کرد... رضاشاه نه ایل و تباری داشت، نه فره ایزدی لذا به نخبگان فرهنگی سیاسی پناه برد؛ رادیو ذیل این پروژه راه افتاد... اولین کارکرد همه رسانه‌های جدید برای پادشاه آن بود که خودش را مهم جلوه دهد... شما حاضرید خطراتی را بپذیرید و مبالغی را پرداخت کنید ولی به اخباری دسترسی داشته باشید که مثلا در 20:30 پخش نمی‌شود ...
از طریق زیبایی چهره‌ی او، با گناه آشنا می‌شود: گناهی که با زیبایی ظاهر عجین است... در معبد شاهد صحنه‌های عجیب نفسانی است و گاهی نیز در آن شرکت می‌جوید؛ بازدیدکنندگان در آنجا مخفی می‌شوند و به نگاه او واقف‌اند... درباره‌ی لزوم ریاکاربودن و زندگی را بازی ساده‌ی بی‌رحمانه‌ای شمردن سخنرانی‌های بی‌شرمانه‌ای ایراد می‌کند... ادعا کرد که این عمل جنایتکارانه را به سبب «تنفر از زیبایی» انجام داده است... ...
حسرت گذشته را خوردن پیامد سستی و ضعف مدیرانی است که نه انتقادپذیر هستند و نه اصلاح‌پذیر... متاسفانه کانون هم مثل بسیاری از سرمایه‌های این مملکت، مثل رودخانه‌ها و دریاچه‌ها و جنگل‌هایش رو به نابودی است... کتاب و کتابخوانی جایی در برنامه مدارس ندارد... چغازنبیل و پاسارگاد را باد و باران و آفتاب می‌فرساید، اما داستان‌های کهن تا همیشه هستند؛ وارد خون می‌شوند و شخصیت بچه‌های ما را می‌سازند ...