کتاب «این‌جا بدون مرد» نوشته مونا زارع به همت نشر چشمه راهی کتاب‌فروشی‌ها شد.

این‌جا بدون مرد مونا زارع ب

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، ویروسی مرموز در حال منقرض کردن مردهاست و دنیا به دست زن‌ها افتاده است. میترا، آیدا و شیرین، زنانی هستند که هنوز مردی در زندگی‌شان باقی مانده است. آن‌ها سعی می‌کنند مردهای‌شان را مانند کالایی لوکس و ممنوعه مخفی کنند. مونا زارع طنزنویسی است که هم می‌تواند داستان را شیرین روایت کند و هم موقعیت‌های متناقضی بسازد که کلیشه‌های ذهنی را، به خصوص درباره‌ی زنان قلقلک دهد.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
«اما اشکال خلقتِ بشر این است که مردها هیچ از این زبان سرشان نمی‌شود. ما زن‌ها با زبان بدن‌مان در حرف‌زدن صرفه‌جویی می‌کنیم، براز عشق می‌کنیم، غیبت می‌کنیم و حتی آشتی می‌کنیم.»

مونا زارع، نویسنده، طنزنویس و گرافیست، متولد سال 1369 در تهران است. از او پیشتر کتاب «چگونه با پدرت آشنا شدم؟!» در سال 1396 به چاپ رسید.

کتاب «این‌جا بدون مرد» نوشته مونا زارع، در 165 صفحه، به قیمت 74 هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز و از سوی نشر چشمه منتشر شد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...