رمان «نیایش گنجشک‌ها» نوشته آرزو صالح‌نژاد توسط انتشارات هیلا منتشر و راهی بازار نشر شد.

نیایش گنجشک‌ها آرزو صالح‌نژاد

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌رمان درباره دختری به‌نام شفا است که تلاش دارد یک‌زندگی عادی و مستقل داشته باشد اما کوشش‌هایش برای رسیدن به این‌خواسته، زیر سایه تنهایی رنگ می‌بازند.

تنهایی و انزوایی که شخصیت شفا در زمان حال دارد، ریشه در گذشته‌اش دارند و وضع امروزش باعث می‌شود بین گذشته پرماجرا و آینده مبهم و وسوسه‌کننده سرگردان باشد. شفا از گذشته و رنجی که از مرور آن می‌برد، گریزی ندارد. به آینده و عشقی که می‌تواند برایش به وجود بیاید هم بی‌اعتنا نیست و چیزی او را به جلو می‌کِشد...

رمان «نیایش گنجشک‌ها» در ۴۰ فصل نوشته شده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

«حوصله ندارم. الانم نمی‌خواستم جواب تلفن تو رو بدم.»
روشنا خندید و گفت: «عاشق این‌ صداقتتم!»
«البته می‌دونم هر قدر از این حس و حال لعنتی در برم، به قول خودت عین سگ دنبالم می‌آد تا یه جای ناجوری گیرم بندازه. شاید لازمه خلاف میلم براش کاری بکنم.»
«این می‌شه تمایل، دومین اصل بهبودی. یه ترازنامه بنویس. بعدش به من زنگ بزن. حواست به نشونه‌ها باشه. تو همچین شرایطی همیشه از دعا کمک می‌گیرم. قدم هفتم می‌گه: "با فروتنی از او خواستیم کمبودهای اخلاقی ما را برطرف کند."»
«والا من هر کمبود اخلاقی‌ای هم داشته باشم دلیلش زندگی غیرطبیعی‌مه.»
«می‌فهمم. فکر می‌کنی توی دنیا چندنفر هستن که شب عروسی‌شون مادرشون می‌میره؟! وقتی مادرم شب عروسی‌م سکته کرد و از سردخونه بیمارستان سر درآورد، تا ماه‌ها با عالم و آدم قهر بودم. مدام از خودم می‌پرسیدممن چه‌کار کرده‌م که مستحق همچین سرنوشت عجیبی باشم. هر کی رو نگاه می‌کردم از من خوشبخت‌تر بود. به عالم و آدم حسودی‌م می‌شد.»
«منم مدام از خودم می‌پرسم چرا هیچیِ زندگی‌م سر جای خودش نیست؟»
«از همین سوال شروع کن. بشین جوابش رو بنویس. بعد زنگ بزن بگو چی پیدا کرده‌ای. منتظر تماستم.»
«خدانگهدار.»

این‌کتاب با ۵۴۴ صفحه، شمارگان ۲۷۵ نسخه و قیمت ۳۲۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

شور جوانی در این اثر بیشتر از سایر آثارش وجود دارد و شاید بتوان گفت، آسیب‌شناسی دوران جوانی به معنای کلی کلمه را نیز در آن بشود دید... ابوالمشاغلی حیران از کار جهان، قهرمانی بی‌سروپا و حیف‌نانی لاف‌زن با شهوت بی‌پایانِ سخن‌پردازی... کتابِ زیستن در لحظه و تن‌زدن از آینده‌هایی است که فلاسفه اخلاق و خوشبختی، نسخه‌اش را برای مخاطبان می‌پیچند... مدام از کارگران حرف می‌زنند و استثمارشان از سوی کارفرما، ولی خودشان در طول عمر، کاری جدی نکرده‌اند یا وقتی کارفرما می‌شوند، به کل این اندرزها یادشان می‌رود ...
هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...
دغدغه‌ی اصلی پژوهش این است: آیا حکومت می‎تواند هم دینی باشد و هم مشروطه‎گرا؟... مراد از مشروطیت در این پژوهش، اصطلاحی‌ست در حوزه‌ی فلسفه‌ی حقوق عمومی و نه دقیقاً آن اصطلاح رایج در مشروطه... حقوق بشر ناموس اندیشه‌ی مشروطه‎گرایی و حد فاصلِ دیکتاتوری‎های قانونی با حکومت‎های حق‎بنیاد است... حتی مرتضی مطهری هم با وجود تمام رواداری‎ نسبی‎اش در برابر جمهوریت و دفاعش از مراتبی از حقوق اقلیت‎ها و حق ابراز رأی و نظر مخالفان و نیز مخالفتش با ولایت باطنی و اجتماعی فقها، ذیل گروهِ مشروعه‎خواهان قرار دارد ...
خودارتباطی جمعی در ایران در حال شکل‌گیری ست و این از دید حاکمیت خطر محسوب می‌شود... تلگراف، نهضت تنباکو را سرعت نداد، اساسا امکان‌پذیرش کرد... رضاشاه نه ایل و تباری داشت، نه فره ایزدی لذا به نخبگان فرهنگی سیاسی پناه برد؛ رادیو ذیل این پروژه راه افتاد... اولین کارکرد همه رسانه‌های جدید برای پادشاه آن بود که خودش را مهم جلوه دهد... شما حاضرید خطراتی را بپذیرید و مبالغی را پرداخت کنید ولی به اخباری دسترسی داشته باشید که مثلا در 20:30 پخش نمی‌شود ...
از طریق زیبایی چهره‌ی او، با گناه آشنا می‌شود: گناهی که با زیبایی ظاهر عجین است... در معبد شاهد صحنه‌های عجیب نفسانی است و گاهی نیز در آن شرکت می‌جوید؛ بازدیدکنندگان در آنجا مخفی می‌شوند و به نگاه او واقف‌اند... درباره‌ی لزوم ریاکاربودن و زندگی را بازی ساده‌ی بی‌رحمانه‌ای شمردن سخنرانی‌های بی‌شرمانه‌ای ایراد می‌کند... ادعا کرد که این عمل جنایتکارانه را به سبب «تنفر از زیبایی» انجام داده است... ...