کتاب صوتی «خمره» از مشهورترین آثار هوشنگ مرادی‌کرمانی با صدای حسن علیکرمی توسط نوین کتاب گویا منتشر شد.

کتاب صوتی خمره هوشنگ مرادی کرمانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «خمره» با صدای حسن علیکرمی و آهنگسازی امید اسکندر در قالب کتاب صوتی منتشر شد.

«خمره» ماجرای بچه‌هایی در یک روستاست که برای نوشیدن آب از خمره‌ای که در مدرسه‌شان هست، استفاده می‌کنند. یک روز، وقتی دانش‌آموزان به مدرسه می‌روند، با خمره ترک‌خورده مواجه می شوند. از همینجاست که هم دانش‌آموزان و هم معلم مدرسه و هم اهالی روستا با کشمش‌های مختلفی مواجه می‌شوند تا بتوانند منبعی برای آب نوشیدن پیدا کنند.

اکنون این کتاب با صدای حسن علیکرمی، نویسنده، بازیگر و کارگردان، در قالب کتاب صوتی خوانده شده است. علیکرمی درباره اهمیت این اثر می‌گوید: «یکی از ویژگی‌های یک اثر هنری خوب، تاریخ مصرف نداشتن آن است. یعنی در هر زمان و مکان قابل عرضه و استفاده باشد. داستان خمره، داستان زندگی همه ماست، داستان دغدغه‌هایمان، داستان آرزوهایمان، داستان تلاش‌هایمان که شاید به ظاهر به نتیجه نرسد، داستان حرص و طمع، داستان آب که داستان همین روزهای ماست، داستان دوستی‌هاست، داستان فقر اقتصادی و فرهنگی خانواده‌های ایرانی، داستان فرهنگ‌های زیبای انسانی.»

این کتاب صوتی با آهنگسازی اختصاصی امید اسکندر، نوازنده، مدرس و آهنگساز ساخته شده است. او برای اینکه بتواند احوال اهالی یک روستا و ماجراهای یک خمره شکسته را بهتر نشان دهد، از سازهای مختلف از جمله «کوزه» استفاده کرده است. همچنین اسکندر از جلوه‌های طبیعی برای القای حس زندگی روستایی بهره برده که تمام این عوامل، ارزش کیفی و هنری این اثر را ارتقا بخشیده است.

هوشنگ مرادی‌کرمانی متولد ۱۶ شهریور ۱۳۲۳ است که آثارش جوایز داخلی و خارجی متعددی دریافت کرده‌اند. برای نمونه «خمره» تاکنون لوح زرین جایزه هیات داوران بزرگسال و مرغک طلایی جایزه داوران خردسال جشنواره کتاب کودک و نوجوان، جایزه کتاب سال هیات داوران مجله سروش نوجوان و دیپلم افتخار شورای کتاب کودک را دریافت کرده است. در عرصه بین‌المللی نیز این اثر دیپلم افتخار CPN هلند، دیپلم افتخار جایزه خوزه مارتی و جایزه کبرای آبی کشور سوئیس را از آن خود کرده است.

همچنین تاکنون بیش از صدهزار نسخه از کتاب «خمره» در نشر معین به چاپ رسیده که نشان‌دهنده استقبال فراوان مخاطب‌ها از این اثر است.

کتاب صوتی «خمره» نوشته هوشنگ مرادی‌کرمانی، از انتشارات معین، با صدای حسن علیکرمی و آهنگسازی امید اسکندر در ۴ ساعت و ۱۹ دقیقه در موسسه نوین کتاب گویا منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...