داستان بلند «تابلوی پوست و استخوان» نوشته علی شاهمرادی از سوی نشر خزه منتشر شد.

تابلوی پوست و استخوان علی شاهمرادی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، شاهمرادی در این کتاب، قصه درهم‌تنیده چند نسل را در روایتی موازی بیان می‌کند که گاهی مبتنی بر اتفاقاتی واقعی است و گاهی آمیخته با خیال.

این داستان بلند، یک راوی در زمان امروز دارد که قصه سه نسل را که تقدیر سخت و پردردشان بی‌ارتباط به هم نیست، بریده‌بریده تعریف می‌کند. درآمد هر فصل جمله‌ای از یک متن کهن است که ارتباط معنایی با آن فصل دارد. یکی از عناصر اصلی پیش‌برنده در «تابلوی پوست و استخوان»، عنصر زمان است که برای یکی از شخصیت‌های قصه، ناخواسته اهمیتی حیاتی پیدا کرده است.

از شاهمرادی نویسنده این اثر، پیشتر در زمینه ترجمه‌ شعر و داستان کتاب‌های متعددی در نشرهای مختلف به چاپ رسیده که سه عنوان از آنها در نشر خزه بوده است: رمان‌های «وقتی که او رفت» (لیزا جوئل)، «منطق عشق» (تامارا وبر) و «می‌خواستم فرشته باشم» (ملینا مارچتا).

«تابلوی پوست و استخوان» در ۱۰۸ صفحه و با بهای ۳۰ هزار تومان به چاپ رسیده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...