رمان نوجوان «زیر سایه آفتاب» نوشته نیلوفر مالک منتشر شد.

زیر سایه آفتاب نیلوفر مالک

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این رمان با تصویرگری ساناز زمانی در ٩٨ صفحه با شمارگان ۵٠٠ نسخه و با قیمت ۴۵ هزار تومان در انتشارات سروش کتاب برای گروه سنی ١٢ سال به بالا وارد بازار نشر کودک و نوجوان شده است.

نیلوفر مالک با اعلام این خبر گفت: «زیر سایه آفتاب» موضوعی اجتماعی دارد و با توجه به مقطع زمانی اواخر دهه 30 نوشته شده است. شخصیت اصلی رمان پسری نُه‌ساله به نام «ذبیح» است که به خاطر حادثه‌ای در کودکی زبانش بند آمده است. او پدرش را از دست داده و با مادرش که برای مردم رختشویی و کارگری می‌کند در یک اتاق زندگی می‌کند. ذبیح در مغازه آهنگری شاگرد است و شاگرد دیگرِ مغازه که کمی بزرگتر از اوست برای او قلدری می‌کند. در همین اثنا او با مردی که در سبزه‌میدان مغازه کبابی دارد آشنا می‌شود و این آشنایی زندگی او را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «ذبیح ناخودآگاه چشم باز کرد. بالای سرش هیکل تنومندی را دید که گوش قادر را گرفته بود و می‌کشید. سر قادر کج شده بود به طرف بالا و آه و ناله می‌کرد. گریه ذبیح بند آمد. به ناشناس خیره شد. اول فکر کرد اوس رحیم است اما نبود. اوس رحیم چاق بود و کوتاه. اما این مرد بلندبالا بود و چهارشانه. پشتش به آفتاب بود و صورتش خوب دیده نمی‌شد. اما ذبیح او را شناخت...»

نیلوفر مالک عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان است و پیش‌تر آثاری چون «رویای بعدازظهر»، «دخترخاله‌ها»، «جایی آن طرف پرچین»، «بوی خوش خاله گلاب»، «نامه‌ای برای عمو رحمان»، «سقای تشنه‌لب»، «شام غریبان»، «مثل یاوران امام حسین (ع)» و «محبت مادر» را به حوزه ادبیات عرضه کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...