رمان پلیسی – اجتماعی «هفت دقیقه به شلیک» به قلم مصطفی خرامان منتشر شد.

به گزارش ایسنا، در معرفی این کتاب عنوان شده است: رمان «هفت دقیقه به شلیک» دو روایت از دو ماجرا است که همزمان با هم پیش می‌روند. اما در طول خواندن داستان با زندگی سه نفر آشنا می‌شوید؛ عماد، دختر خبرنگار و صاحب کیف مردانه.

داستان در مورد پسری به نام عماد است. پدر عماد صندوقدار شرکتی بوده که به دلیل مشکلات مالی در زندان به سر می‌برد. عماد به خاطر مشکلات مالی می‌خواهد به مادرش کمک کند تا او بتواند زندگی‌اش را سر و سامان دهد. از آن‌جایی که مادر نمی‌تواند او را از این کار منصرف کند، سبزه می‌کارد تا شب عید پسر آن‌ها را بفروشد. در یکی از روزها  کیف پول مردانه‌ای روی بساط پسر سبزه‌فروش جا می‌ماند و همین ماجرا پای پلیس را می‌کشد وسط. دختر خبرنگاری هم که آمده برای روزنامه‌شان گزارش تهیه کند، وارد ماجرا می‌شود...

 کتاب «هفت دقیقه به شلیک» با ۱۰ فصل در ۱۶۰ صفحه‌ از سوی انتشارات مدرسه در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...