چاپ دوم از جلدهای اول و دوم مجموعه «حکایت‌های ملانصرالدین» نوشته احمد عربلو توسط انتشارات سوره مهر منتشر و عرضه شد.

حکایت‌های ملانصرالدین احمد عربلو

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، چاپ دوم مجموعه دو جلدی «حکایات ملانصرالدین» نوشته احمد عربلو به صورت کمیک استریپ با تصویرگری سعید رزاقی توسط انتشارات سوره مهر برای نوجوانان منتشر و به بازار نشر عرضه شده است.

ملانصرالدین یکی از شخصیت‌های ادبیات عامه است. شهرت او جهانی است؛ تا جایی که بعضی از کشورها او را با نام‌های مختلف متعلق به خود می‌دانند. بعضی‌ها عقیده دارند او اصلا وجود نداشته و بعضی وقت‌ها که مردم از دست ظلم و ستم پادشاهان و فرمانروایان ظالم خسته شده‌اند، لطیفه‌هایی با نام او ساخته‌اند تا از این طریق از حاکمان ظالم انتقاد کنند. اما تاریخ ادبیات ایران از وجود چنین شخصیتی خبر می‌دهد.

ملانصرالدین لطیفه‌های بسیار شیرین دارد. او با رفتار و گفتار طنزآمیز و خنده‌دارش در ظاهر این و آن را دست می‌اندازد، اما در واقع با این کارش قصد دفاع از حق انسان‌ها و ارزش‌های انسانی را دارد.

احمد عربلو در این‌دو کتاب، چندحکایت از ملانصرالدین که از شخصیت‌های طنز مهم تاریخ ایران است را به صورت کمیک در این کتاب آورده است.

عربلو پیش از این، مجموعه چندجلدی پهلوانان را با همکاری همین‌نشر برای کودکان منتشر کرده بود.

چاپ دوم دو کتاب «حکایات ملانصرالدین» با ۲۰ صفحه، شمارگان ۲ هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۵ هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...