مجموعه داستان «معشوقه مایاکوفسکی» نوشته سولماز اسعدی از سوی انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شد.

معشوقه مایاکوفسکی سولماز اسعدی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از همشهری، اغلب داستان های کوتاه این مجموعه پیش از این در جشنواره های ادبی کشور برگزیده شده و جوایز متعددی را برای نویسنده به ارمغان آورده اند. از جمله، داستان کوتاه «الیور تویست» مقام اول جایزه سقلاطون را در سال ۱۳۹۷ به دست آورده و داستان کوتاه «بنفش کبود» هم اثر برگزیده جشنواره بهاران در سال ۱۳۹۶ بوده است.

داستان دیگری از این مجموعه با عنوان «تاج رز برای شاه بی‌سر» اثر برگزیده جایزه جمالزاده و سیمرغ در سال ۱۳۹۷ بوده است. همچنین داستان«گمشده» این کتاب مقام سوم جایزه ادبی ارسباران را کسب کرده و داستان«نظام آباد، چهارراه تسلیحات» هم موفق شده مقام دوم جایزه داستان فرشته را در سال ۱۳۹۷ به دست آورد. دیگر داستان این مجموعه با عنوان«در فاصله نه چندان دور از چوکوتکا» اثر منتخب جشنواره نارنج در سال ۱۳۹۸ بوده است.

از دیگر داستان های کوتاه این مجموعه می‌توان به «آچمز»، «نامزد مایاکوفسکی»، «کال»، «یک چشم و یک دماغ»، «دیدن پسر صددرصد نامطلوب در یک عصر دلگیر پاییز»، «مثل بوی گلاب در فروشگاه کریستین دیور» و «سندروم تهران در استکهلم» اشاره کرد.

سولماز اسعدی، متولد سال ۱۳۶۷ است و تجربه حضور در کلاس های داستان نویسی متعدد را در کارنامه خود دارد. او فرزند محمد اسعدی، داستان نویس معاصر است و آثارش در جشنواره‌های ادبی مختلف برگزیده شده و کتاب حاضر، اولین اثر مستقل او در حوزه داستان نویسی است.

«معشوقه مایاکوفسکی» نوشته سولماز اسعدی در 140 صفحه و با قیمت 60 هزار تومان توسط انتشارات روشنگران منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...