مجموعه داستان «اتاق تاریک» نوشته تنسی ویلیامز، نمایشنامه نویس شهیر آمریکایی با ترجمه ملیحه بهارلو توسط نشر چشمه منتشر شد.

ملیحه بهارلو به خبرنگار مهر گفت: «اتاق تاریک» نخستین مجموعه داستان از تنسی ویلیامز است که به فارسی منتشر می‌شود. این نویسنده در ایران به نمایشنامه‌های مهم و اثرگذاری چون «باغ وحش شیشه‌ای»، «اتوبوسی به نام هوس» و «گربه روی شیروانی داغ» شناخته می‌شود، اما او داستان نویس قهاری نیز بود. 

وی افزود: ویژگی مهم ویلیامز در این است که او ابتدا از اتفاقات واقعی زندگی خودش داستان‌ می‌نوشت و بعد با اقتباس از آن داستان‌ها نمایشنامه‌های معروفش را آفرید. به عنوان مثال او ابتدا داستان «تصویر دختری در شیشه» را نوشت و یکسال بعد از روی آن نمایشنامه «باغ وحش شیشه‌ای» را به مرحله نگارش درآورد. داستان «تصویر دختری در شیشه» در کتاب «اتاق تاریک» منتشر شده است. به طور کل شخصیت‌های داستان‌ها و نمایشنامه‌هایش جملگی از آدم‌های دخیل در زندگی واقعی خودش بودند. 

بهارلو ادامه داد: شخصیت لورا که در نمایشنامه «باغ وحش شیشه‌ای» حضور دارد، در جهان واقعی خواهر خود تنسی ویلیامز بود که مشکل روانی داشت. او در داستان‌های مختلفی نیز از ویژگی‌های همین شخصیت استفاده کرد. همچنین شخصیت «تام» که در همین نمایشنامه و در داستان‌های مختلف حضور دارد، در واقعیت خود ویلیامز است. نام اصلی او نیز ابتدا تامس بود که بعد به تنسی تغییر داد.

این مترجم در توضیح بیشتر ارتباط شخصیت‌های نمایشنامه‌ها و داستان‌های تنسی ویلیامز با زندگی واقعی خودش گفت: این نمایشنامه نویس مشهور همجنس خواه بود و از اجتماع طرد شد. به همین دلیل نیز شخصیتی منزوی و اجتماع گریز داشت. این ویژگی را در شخصیت تام نیز می‌بینیم که به شدت منزوی، سرخورده و گریزان از اجتماع است. شخصیت تام با انسان‌های عادی فرق دارد و به همین دلیل همه چیز را ول می‌کند و می‌رود. شخصیت اصلی ویلیامز نیز در حقیقت همین بود.

نشر چشمه مجموعه داستان «اتاق تاریک» نوشته تنسی ویلیامز و ترجمه ملیحه بهارلو را با شمارگان هزار نسخه، ۱۳۶ صفحه و بهای ۲۲ هزار تومان روانه کتابفروشی‌ها کرده است. 

ملیحه بهارلو مترجم تخصصی حوزه ادبیات و ادبیات نمایش است. از جمله ترجمه‌های پیشتر منتشر شده او می‌توان به این موارد اشاره کرد: نمایشنامه‌های «چگونه تاریخچه‌ی کمونیسم را برای بیماران روانی توضیح دهیم؟» و «حالا کی قراره ظرفا رو بشوره؟» هر دو نوشته ماتئی ویسنی یک، «هیچ‌چیز دوبار اتفاق نمی‌افتد: مجموعه شعر» اثر ویسواوا شیمبورسکا و «زندگی واقعا همین بود؟» شامل ترجمه ترانه‌های راجر واترز.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...