«افسانه ابر دلداده»، از آثار ناظم حکمت [Nâzım Hikmet] برای کودکان و نوجوانان، با ترجمه‌ای جدید روانه کتابفروشی‌ها شد.

افسانه ابر دلداده ناظم حکمت [Nâzım Hikmet]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، «افسانه ابر دلداده»، اثر ناظم حکمت، با ترجمه جدیدی از مژگان دولت‌آبادی از سوی انتشارات کتاب سرزمین منتشر شد و در دسترس علاقه‌مندان به ادبیات جهان قرار گرفت.

«افسانه ابر دلداده» از جمله آثار حکمت است که از دهه 50 با ترجمه‌ای از غلامحسین فرنود و علی کاتبی در کتابفروشی‌های ایران توزیع شده است. حالا دولت‌آبادی تلاش کرده تا با نگاهی نو، این اثر را به فارسی برگرداند.

«افسانه ابر دلداده» که آن را با عنوان «ابر دلباخته» نیز ترجمه کرده‌اند، یکی از داستان‌های ناظم حکمت برای کودکان است. با وجود این، به نظر می‌رسد داستان از لایه‌های پنهان برخوردار است که فضای آن را با آثار گروه سنی کودک و نوجوان متفاوت می‌کند.

حکمت از جوانی به واسطه شرکت در جنگ، با زندگی نکبت‌بار زنان و گرسنگی و بیماری کودکان در سایه شوم جنگ آشنا شده بود، تا پایان زندگی نتوانست این صحنه‌ها را از یاد ببرد. در آثار او توجه به زندگی این قشر همواره دیده می‌شود؛ گویی او گاه در آثارش از زندگی این مردم بی‌پناه الهام می‌گیرد. از این وجه می‌توان «افسانه ابر دلداده» را نمونه‌ای از تأثیرپذیری او از چنین تجربیاتی دانست. نویسنده گویی تلاش دارد تا با استفاده از زبان رمز و تمثیل، کودکان سرزمین خود را به مبارزه با ظلم و به دست آوردن حق خود تشویق می‌کند.

«افسانه ابر دلداده» داستانی خیالی است که بر اثر نواهای نی درویش پیری، ابتدا سرزمینی پدید می‌آید که «سرزمین نی» نامیده می‌شود. سپس مرد ریش سیاهی به نام «سیفی سیاهه» به وجود می‌آید که مالک تمام سرزمین نی است. پس از آن از یکی از سوراخ‌های نی دختری ظاهر می‌شود که «عایشه» نام دارد و صاحب باغ زیبایی در وسط سرزمین نی است. ماجرای اصلی داستان جدال سیفی سیاهه و عایشه است. سیفی سیاهه به هر زور و حیله‌ای متوسل می‌شود تا باغ عایشه را به چنگ آورد اما عایشه به کمک دوستان مهربانش مثل کبوتر و خرگوش و به خصوص ابر آسمان، به مقابله با سیفی سیاهه برمی‌خیزد. سرانجام ابر با فدا کردن خود، باغ را نجات می‌دهد و بدین ترتیب، سیفی سیاهه شکست می‌خورد.

حکمت در آثار متعدد خود به کودکان توجه ویژه‌ای نشان می‌دهد. او به نقش آنها در ساختن آینده کشورش واقف است و بارها خواسته است تا «دنیا را به کودکان بدهیم»:

دنیا را به کودکان بدهیم
حداقل برای یک روز
تا دنیا، دوستی را درک کند

کودکان،
دنیا را از دست ما خواهند گرفت
و درختان جاویدان بر آن خواهند کاشت!

یکی از نکات جالب در داستان «افسانه ابر دلداده»، روایت داستان از گذر نواهای نی است. «نی» در ادبیات عموماً نقش رمزی دارد که ضمیر افراد و موضوعات پنهان را آشکار می‌کند. هرچند بسیاری استفاده از این نوع قصه‌گویی با استفاده از نی را ریشه در مثنوی مولانا و با ابیات آغازین آن که به «نی نامه» معروف شده است، می‌دانند، اما نقشی این‌چنین قائل شدن برای «نی» در ادبیات سابقه دیرینه‌تری دارد. شاعرانی پیش از مولانا از جمله سنایی نیز از آن بهره برده‌اند، در این حکایت‌ها نیز نی روشن‌کننده حرف دل فرد و آشکارکننده ضمیر افراد است؛ آنچه آنها نمی‌توانند بر زبان آورند، از زبان نی جاری می‌شود. به نظر می‌رسد که حکمت نیز بر این کارکرد واقف است و داستانش را با استفاده از «نی» آغاز می‌کند.

انتشارات کتاب سرزمین «افسانه ابر دلداده» را با تصویرگری سمیرا دریا به قیمت 42 هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...