ریموند کارور، نویسنده صاحب سبک آمریکایی که داستان‌های کوتاهش الهام‌بخش فیلم «برش‌های کوتاه» رابرت آلتمن بود، با چهره جدیدی در برابر مخاطبانش قرار می‌گیرد.

در حالی که سال‌ها از مرگ این نویسنده می‌گذرد، بیوه او قصد دارد مشهورترین کتاب همسرش را که زمانی به شدت ویرایش شده بود، دوباره منتشر کند تا نشان دهد مشهورترین داستان‌های کوتاه او، توسط "گوردون لیش" ویراستار برجسته و سرشناس آمریکایی به شیوه‌ای لخت و تهی از آرایه‌های ادبی و حتی واژه‌های ضروری عرضه شده بود.

به گزارش ایبنا به نقل از نیویورک تایمز، محققان و منتقدان ادبی هر چند با این نظر که نوشته‌های قدیمی‌تر کارور از نظر ادبی موفق‌ترند موافقند، اما همین گروه خود به دو دسته تقسیم می‌شوند و درباره داستان‌های قدیمی کارور وحدت نظر ندارند.

ویلیام استال، استاد می‌توان درباره نقش لیش در کتاب‌های کارور بحث کرد، اما اگر داستان‌ها به صورت اصلی شان چاپ شوند، با توجه به ویرایش‌های انجام شده، موجب خدشه‌دار شدن اعتبار کارور می‌شوند دانشگاه "هارتفورد" که اصل داستان‌ها را از آرشیو فراموش شده ویراستارها بیرون کشیده، بر این امر پافشاری می‌کند که چاپ مجدد و بدون ویرایش این داستان‌ها موجب افزایش اعتبار کارور می‌شود و در عین حال می‌تواند مانند بقیه کارهای کارور به عنوان نمونه‌های درخشانی از آثار مینی مالیستی محسوب شود.

او همچنین معتقد است به این ترتیب، نقش گوردون لیش که در ربع پایانی قرن بیستم تاثیری عظیم بر ادبیات آمریکا به جا گذاشت، روشن می‌شود.

در برابر این نظر، "براین اونسون" از دیگر اساتید دانشگاه، این اقدام را یک اشتباه بزرگ نامیده که می‌تواند «به شکلی اساسی به اعتبار ادبی کارور آسیب بزند.»

 او می‌گوید: «می‌توان درباره نقش لیش در کتاب‌های کارور بحث کرد، اما اگر داستان‌ها به صورت اصلی‌شان چاپ شوند، با توجه به ویرایش‌های انجام شده، موجب خدشه‌دار شدن اعتبار کارور می‌شوند.»

او می‌افزاید: «ممکن است بپذیریم که این داستان ها نباید تا این حد ویرایش می شدند، اما به نظر می رسد که حالا دیگر زمان تجدید  استاد دانشگاه "هارتفورد" که اصل داستان ها را از آرشیو فراموش شده ویراستارها بیرون کشیده، بر این امر پافشاری می کند که چاپ مجدد و بدون ویرایش این داستان ها موجب افزایش اعتبار کارور می شود  نظر در این زمینه نباشد.»

از کارور، پسر یک کارگر دایم الخمر چوب‌بری، گاه به عنوان چخوف آمریکایی‌ها نام برده می‌شود. او خود پس از نبردی دایم با الکل در سال 1988 در 50 سالگی در برابر سرطان ریه از پا درآمد.

مهم‌ترین اثر کارور، مجموعه 17 داستان کوتاه است که در سال 1981 با عنوان «وقتی از عشق سخن می‌گوییم، درباره چه حرف می‌زنیم؟» با ویرایش سنگین "لیش" منتشر شد. کارور وقتی دست‌نویس ویرایش شده کارهایش را از "لیش" دریافت کرد، متوجه شد این ویراستار، بیش از نیمی از کلمات را حذف کرده، پایان 10 داستان را تغییر داده و عناوین تعدادی از داستان‌ها را نیز عوض کرده است.

این اقدام ویراستار، با واکنش شدید نویسنده روبه‌رو شد. اینک بیوه کارور "تس گالاگر" که خود شاعر است، در نظر دارد اصل این نوشته‌ها را با عنوان اصلی که کارور برایشان برگزیده بود به نام "آغازگران" منتشر کند. او در این باره به نیویورک‌تایمز گفته تنها فکرش این است که این کار برای کتاب «ری» ‍[ریموند] مهم است و باید آنچه تاکنون در پرده ابهام نهفته بود، فاش شود. 

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...