قصّه‌ منظوم «خاله‌ جان دی‌دو و چند تا گردو» سروده‌ مصطفی رحماندوست برای سومین بار از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بازنشر شد.

خاله‌ جان دی‌دو و چند تا گردو مصطفی رحماندوست

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این کتابِ تربیتی که مناسب کودکان چهار سال به بالا «نوباوه» است، به‌گونه‌ای، دور و تسلسل را با زبان شعر به آنان آموزش می‌دهد.

کتاب «خاله جان دی‌دو و چند تا گردو» قصه‌ی چند گردو است که از این دست به آن دست می‌شوند. خاله جان چند گردو می‌چیند، موش آن‌ها را از او می‌گیرد، گربه آن‌ها را از موش می‌گیرد و سگ از گربه و مرغ از سگ. ماجرا به همین ترتیب تکرار می‌شود.

این کتاب که اولین بار در سال ۱۳۹۴ از سوی کانون منتشر شده، با تصویرگری اکبر نیکان‌پور آراسته شده است.

در بخشی از کتاب «خاله جان دی‌دو و چند تا گردو» می‌خوانیم: دی‌دی‌دی، دی‌دو / درختِ گردو / گردوها را چید / خاله‌جان دی‌دو / موش موشی آمد / گردوها را برد / یک گوشه نشست / گردوها را خورد / همان گردویی / که خاله دی‌دو / گرفته بود از / درخت گردو / گربه‌ای دوید / گربه‌ای چموش / با چنگالِ تیز / به دنبالِ موش و ادامه‌ی قصه…

این کتاب ۲۴ صفحه‌ای با شمارگان ۲ هزار و ۵۰۰ نسخه با قیمت هفت هزار تومان، در قطع خشتی منتشر شده و در مجموع شمارگان آن به ۱۰ هزار نسخه رسیده است.

تاکنون بیش از ۳۰ عنوان کتاب نوشته‌ی مصطفی رحماندوست از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...