داستان‌های کوتاه نیکوس کازانتزاکیس - نویسنده‌ی یونانی - با ترجمه‌ی ایرج نوبخت منتشر می‌شود.

به گزارش ایسنا، مجموعه‌ی یادشده با عنوان «اسپانیا، اسپانیا» 10 داستان کوتاه از کازانتزاکیس را شامل می‌شود، که نوبخت آن‌ها را از زبان فرانسه ترجمه کرده است و توسط نشر دنیای نو منتشر خواهند شد.

به گفته‌ی او، این داستان‌ها برای اولین‌بار است که به زبان فارسی ترجمه و منتشر می‌شوند.

این مترجم همچنین ترجمه‌ی کتاب «زندگی و یاران مولانا» را که به زندگی و شرح حال این شاعر و نیز شخصیت‌ها و عارفان اطرافش از جمله شمس تبریزی، صلاح‌الدین زرکوب، حسام‌الدین چلپی و... می‌پردازد، از ترکی استانبولی توسط نشر دنیای ‌نو زیر چاپ دارد.

رمان «سیب‌های سبز» و «داستان‌ها و حکایت‌ها» از ناظم حکمت هم با ترجمه از ترکی استانبولی توسط نشر یادشده به چاپ می‌رسند.

به تازگی، مجموعه‌ی داستان «یک نوشیدنی در خیابانی که بار دیگر از آن نخواهی گذشت» این مترجم و نویسنده نیز برای نوبت دوم تجدید چاپ شده است.

ایرج نوبخت متولد سال 1321 در تبریز است و «داستان‌هایی از یک جیب و جیب دیگر» کارل چاپک، «افسانه‌ی گل سنگی» پاور باژوف، «برادر زندگی زیباست» ناظم حکمت، «شاهین» و «بگذار خارستان بسوزد» یاشار کمال، مجموعه‌ی داستان «و این‌جا چه آسان می‌توان خوشبخت بود»، «جمهوری موش‌ها» ارول توی و مجموعه‌ی شعر «سرود نوشندگان آفتاب»، از جمله تألیف‌ها و ترجمه‌های منتشرشده‌ی او هستند.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...