درس‌هایی درباره نوشتن | آرمان ملی


«پرنده به پرنده» [Bird by bird : some instructions on writing and life] کتابی درباره نویسندگی و زندگی یک نویسنده است. این کتاب به شما نمی‌گوید چگونه دستورِ زبان خود را بهبود بخشید، چگونه خلاصه داستانی را بنویسید یا چگونه ناشری پیدا کنید، اما به شما می‌گوید چگونه بنویسید زمانی که تصور می‌کنید نمی‌توانید بنویسید، چگونه از قاب ذهنی یک نویسنده به زندگی نگاه کنید و شما چه احساسی درست بعد از انتشار کتاب‌تان خواهید داشت.

پرنده به پرنده» [Bird by bird : some instructions on writing and life]  آن لاموت [Anne Lamott]

کتاب «پرنده به پرنده» فصل‌هایی درباره شخصیت‌های داستان، طرح داستان و گفت‌وگوها دارد. اما این فصل‌ها به‌مانندِ فصل‌هایی که ممکن است در جاهای دیگر درباره شخصیت‌ها، طرح داستان و گفت‌وگوها خوانده باشید، نیست. این کتاب به شما درباره طرح داستانی خود تا درجه چندم نمی‌گوید، به شما این اطمینان را نمی‌دهد که چطور می‌توانید از بی‌قاعدگی‌ها رها شوید. درعوض، لاموت [Anne Lamott] می‌گوید: «شخصیت‌ها به طرح داستان شکل می‌دهند. اگر به افراد حاضر در داستان توجه کنید، اگر بنشینید و درباره دو نفر از افرادی بنویسید که هرروز آنها را بهتر از دیروز می‌شناسید، چیزی رخ می‌دهد.» همچنین لاموت می‌گوید: «من می‌گویم نگران طرح داستان نباشید. نگران شخصیت‌های داستان باشید.» بنابراین، اگر احتمالا داستانی جنایی را با این هدف می­نویسید که درعرض چندماه چندین میلیون به‌دست آورید، این کتاب به کار شما نمی‌آید. این کتاب درباره چگونه‌نوشتنِ کتابی پرفروش نیست. گفته می‌شود، این کتابی پرفروش است، بنابراین شاید کتاب لاموت برای مقاصد مختلف در نوشتن، ارزش خواندن داشته باشد. علاوه بر این، «پرنده به پرنده» داستانی مفرح است. بیشتر به این دلیل مفرح است که شما خود را در این داستان می‌بینید؛ دلواپسی‌های خودتان را درباره نوشتن در آن می‌یابید. لاموت این موضوع را درک می‌کند. و بنا به دلایلی موجب خنده ما می‌شود. خب واقعیت این است که: کتاب «پرنده به پرنده» بهترین عنوان فصل را در هر کتابی درباره نوشتن دارد. به‌این شکل: پیش‌نویس‌های افتضاح ابتدایی: «تقریبا تمام نوشته‌های خوب با پیش‌نویس‌های افتضاحی شروع شده‌اند.» اگر در هربار که چیزی می‌نویسیم، بخواهیم قسمتی از اطلاعات را درباره نویسندگی به‌خاطر بیاوریم، هرگز دوباره احساس یأس و ناامیدی یا متوقف‌شدن نخواهید داشت. اولین پیش‌نویس افتضاح ابتدایی، پایان کار نیست- ابتدای کار است.

و درباره عنوان کتاب چه؟ لاموت داستانی را تعریف می‌کند که در آن دلیل انتخاب عنوان کتاب را آشکار می‌سازد. این داستان با آوردن یک‌به‌یک کلمات روی کاغذ (یا صفحه نمایش) سروکار دارد. این داستان درباره شجاعت‌داشتن در نویسندگی است، زمانی‌که هرگز باور ندارید که می‌توانید داستان را تمام کنید، زمانی که کار پیش‌رویتان شما را کاملا آشفته کرده است. آن لاموت با دستورالعمل‌های پایه­ای همیشگی خود به ما هدیه­ای جدید ارائه می­کند، راهنمایی گام­به­گام درباره چگونه‌نوشتن و چگونگی مدیریت‌کردن زندگی یک نویسنده. از «تکالیف کوتاه» تا «پیش‌نویس‌های افتضاح»، «شخصیت­‌ها»، «طرح داستان» و «دیالوگ‌ها» شروع می­کند. در طول تمام مسیر از «شروع غلط» تا رسیدن به این سوال که «چطور متوجه می‌شوید کی کارتان تمام شده است؟» لاموت تشویق می­کند، راهنمایی می­کند و الهام می­بخشد. او درباره «انسداد ذهنی نویسنده»، «گروه‌های نگارش» و «نشر» صحبت می‌کند.

اگر تابه­حال در شگفت بودید که بدانید چه چیزی موجب نویسنده­شدن می­شود، نویسنده­بودن به چه معناست، وعده­های ناهار مدرسه­تان چه چیزی به شما می­گویند، درباره اینکه واقعا پدر و مادرتان شبیه چه هستند، بدانید این کتاب برای شما مناسب است. لاموت از ایمان، عشق، حسادت، ترس از محبت و درد صحبت می­کند تا با اصرار به شما بگوید چشم‌های خود را باز کنید، سپس به شما نشان می­دهد که چگونه نجات یابید. همچنین او همیشه، از زندگی یک نویسنده به هنر زندگی روی می­آورد.

آن لاموت از خودش و کشمکش­هایی که طی نویسنده­شدن داشته است صحبت می­کند. درواقع کاری که او انجام داده سخت­تر از چیزی است که او بیان می­کند. او خلاصه­وار از شغل دیگرش صحبت می­کند هنگامی که نویسندگی می­کرده و یک مادر مجرد بوده است. هیچ­یک از این مسائل آسان نیستند. لاموت بر دروسی توجه می­کند که فراگرفته است و می­تواند تدریس کند. داستان او چیزهای زیادی برای گفتن دارد، اما شاید برای نویسندگان دیگر ترجمه­پذیر نباشد. او برای مخاطبانش، نویسندگان نوپا، مادران شاغل مجرد، و نه همکارانش این داستان را روایت کرده است. این حرکت هوشمندانه­ای بود. آن لاموت زمان و تجربه زیادی در این صنعت دارد و کاملا صلاحیت لازم را برای نوشتن این کتاب دارد. همانطور که عنوان کتابش -«پرنده به پرنده» (درس‌هایی چند درباره نوشتن و زندگی) می­گوید، راهکاری درباره چگونه‌نوشتن وجود ندارد، بلکه با نوشتن به­دست می­آید، در هربار یک کلمه.

[این کتاب نخستین بار تحت عنوان «پرنده به پرنده: درس‌هایی درباره نویسندگی» و با ترجمه‌ی آویشن نوبخت توسط انتشارات سمام منتشر شده‌ اشت.]

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...