داستانهای باب دوم بوستان سعدی با شرح و توصیف محمد جعفر محجوب از سوی موسسه‌ی فرهنگی و هنری ماهور منتشر شد.

به گزارش مهر ، در این آلبوم که در یازده عدد سی دی ارائه شده داستانهای باب دوم بوستان سعدی با صدای زنده یاد محمد جعفر محجوب نقل و شرح داده شده است.

مطالب آلبوم نخست با سخنی درباره‌ی سبک شعری سعدی آغاز می شود و سپس داستانهای: درباب  احسان، اندر نواخت ضعیفان، حکایت ابراهیم، عابد یا شوخ دیده، ممسک و فرزند خلف، در معنی رحمت برضعیفان و...انتخاب و در پنج سی دی آلبوم نخست آمده است.

در آلبوم دوم که شامل شش سی دی است دیگر داستانهای مختلف باب دوم بوستان از جمله داستانهای یکی روبهی دید بی دست و پای، یکی سیرت نیک مردان شنو، به ره بر یکی پیشم آمد جوان، شنیدم در ایام حاتم که بود، یکی را خری در گل افتاده بود، کسی دید صحرای محشر به خواب، بگفتیم در باب احسان بسی و...از باب دوم بوستان انتخاب شده است.

دکتر محمدجعفر محجوب در سال 1303 در تهران زاده شد و تحصیلات ابتدایى و متوسطه ى خود را در همان شهر به پایان برد. در سال 1326 در رشته ى علوم سیاسى و در سال 1333 در رشته‌ى زبان و ادبیات فارسى لیسانس خود را از دانشکده ى حقوق و ادبیات دانشگاه تهران دریافت کرد و در سال 1342 موفق به دریافت درجه‌ی دکتراى زبان و ادبیات فارسى از دانشگاه تهران شد. استاد دکتر محجوب، خدمات خویش را با تندنویسى در مجلس شوراى ملى در سال 1323 آغاز کرد. از سال 1336 به بعد با سمت‌هاى مدرس، دانشیار و استاد زبان و ادبیات فارسى در دانشگاه تربیت معلم و دانشگاه تهران، به خدمات خود ادامه داد. در سال‌هاى 1350 و 1351 به عنوان استاد میهمان در دانشگاه آکسفورد انگلستان و دو دوره در سال‌هاى 1353 تا 1355 و 1361 تا 1363 در دانشگاه استراسبورگ فرانسه به آموزش زبان و ادبیات فارسى پرداخت. وى مدت 23 سال عضو انجمن ایرانى فلسفه و علوم انسانى وابسته به یونسکو بود. از سال 1358 تا 1359 ریاست فرهنگستان زبان و فرهنگستان ادب و هنر ایران را به عهده داشت و سال 1370 تا هنگام فوت (1374) به عنوان استاد میهمان در دانشگاه کالیفرنیا در برکلى به تدریس ادب فارسى مشغول بود.

دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...