انتشارات نیلا دو نمایشنامه ایرانی از حمید امجد و شهروز فرمانبرداری را منتشر و راهی بازار نشر کرد.

به گزارش مهر به نقل از روابط عمومی انتشارات نیلا، نمایشنامه‌های «سه خواهر و دیگران» نوشته حمید امجد و «پیتزا جهان» به قلم شهروز فرمانبرداری به تازگی توسط انتشارات نیلا منتشر و راهی بازار کتاب شده‌اند.

«سه خواهر و دیگران» نمایشنامه‌ای مرتبط با ساختار و شخصیت‌های چند اثر از آنتوان چخوف («سه خواهر»، «باغ آلبالو» و «دایی وانیا») و شکسپیر (مشخصاً «شاه لیر») است؛ این نمایشنامه به علاوه نکاتی از زندگی واقعی چخوف را نیز در بر می گیرد. این نمایشنامه‌ با 12 پرسوناژ، به 4 سال پایانی عمر چخوف می پردازد. در این 4 سال، چخوف در بستر بیماری و به توصیه پزشکانش در خانه‌ای ییلاقی سکونت دارد. در همین سال‌ها بود که این نویسنده «دایی وانیا»، «سه خواهر» و «باغ آلبالو» را نوشت.

امجد در این نمایشنامه، فرض برقراری نسبتی میان واپسین آثار نمایشی چخوف با ژرف‌ساخت طرح و موضوع و شخصیت‌های «شاه لیر» شکسپیر را (که در مقدمه‌ای بر نمایشنامه شرح داده) بنا کرده و در ترکیب با دستمایه‌هایی تاریخی و لحن طنزآمیز پی گرفته است. این نمایشنامه در سال 1393 نوشته شده و هنوز اجرا نشده است.

«پیتزا جهان» نیز نمایشنامه‌ای است که نویسنده‌اش پیش از این برای نگارش آن، در جشنواره تئاتر «شهر» جایزه نخست نمایشنامه‌نویسی را دریافت کرده است. این نمایشنامه با 6 پرسوناژ در 3 صحنه نوشته شده است و داستان آن در فضای اجتماعی معاصر می‌گذرد.

«پیتزا جهان» ماجرای مردی را تجسم می‌بخشد که گرچه میان دیگران زندگی و کار می‌کند، اما هرگز بخت درک شدن توسط اطرافیان را نمی‌یابد و حرف‌های ناگفته‌اش را انگار در خلوتی خصوصی با خاطره مادرش در میان می‌گذارد، مخصوصاً تجربه خاص و عجیبش را از دیدار با زنی که قسم خورده است با کسی حرف نزند.

دو کتاب یادشده به تازگی توسط این ناشر منتشر و راهی بازار نشر شده اند.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...