داوران جایزه گنکور ۲۰۲۰ برندگان این جایزه مهم ادبیات فرانسه را در چهار بخش رمان نخست، زندگینامه، داستان کوتاه و شعر معرفی کردند.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از آژانس فرانس پرس، جایزه گنکور در بخش رمان اول به ملیس بسِری [Maylis Besserie]، نویسنده جوان و تهیه کننده برنامه‌های رادیویی برای رمانی با عنوان «یک سوم زمان» [Le Tiers Temps] اهدا شد. این رمان که از سوی گالیمار منتشر شده روزهای آخر زندگی ساموئل بکت نویسنده و نمایشنامه‌نویس ایرلندی را در خانه سالمندان محقر در پاریس تصویر کرده است. این کتاب از زمان انتشار با اقبال زیادی روبه رو شده و در برنامه‌های مختلف نقد تلویزیونی مطرح شده است.

 گنکور ۲۰۲۰ ملیس بسِری [Maylis Besserie]، «یک سوم زمان» [Le Tiers Temps]

جایزه گنکور داستان کوتاه به آن سری، نویسنده فرانسوی برای داستان «در قلب یک تابستان طلایی» اهدا شد. این داستان را مرکور دو فرانس منتشر کرده است.

جایزه گنکور زندگینامه نیز به تیری توماس فیلمنامه‌نویس و کارگردان اهدا شد. وی این جایزه را برای کتاب «هوگو پرات، خط به خط» دریافت کرد. هوگو پرات خالق کمیک‌بوک‌های ایتالیایی برای داستان‌سرایی قوی با موضوع تاریخی شناخته می‌شود. وی سال ۱۹۲۷ به دنیا آمد و سال ۱۹۹۵ درگذشت.

 گنکور ۲۰۲۰ برای رمانی از زندگی ساموئل بکت

جایزه گنکور در بخش شعر نیز به میشل دگوی، شاعر، مترجم، مقاله‌نویس و فیلسوف فرانسوی برای مجموعه آثارش تعلق گرفت.

این جوایز که به عنوان گنکور بهاری شناخته می‌شوند به نویسندگان فرانسوی زبان اهدا می‌شود تا بهاری پررونق را برای کتابفروشان رقم بزند.

جوایز اصلی گنکور هر سال در ماه سپتامبر شروع و در ماه نوامبر برنده خود را معرفی می‌کند، ولی پیش از آن شاخه‌های جنبی گنکور شامل رمان اول، گنکور دبیرستانی‌ها، داستان کوتاه، شعر، زندگی‌نامه برندگان خود را انتخاب می‌کند.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...