منتقدان انترتینمنت ویکلی[entertainment weekly] ۲۰ رمان برتر خود را بین آثار چاپ‌شده در دهه دوم قرن ۲۱ معرفی کردند که موضوعات و عناوین متفاوتی را در بر می‌گیرند.

به گزارش مهر، عناوین و توضیحات کوتاه مربوط به ۱۰ کتاب اول این‌فهرست به‌ ترتیب زیر است:

20 رمان برگزیده منتقدان انترتینمنت ویکلی entertainment weekly

۱. «ملاقات با جوخه آدم‌کش» نوشته جنیفر ایگان [ترجمه شده]
A visit from the Goon Squad | Egan, Jennifer

پدرهای بی بند و بار، راک استارهایی از دوران گذشته، سلبریتی‌های دوقطبی، بچه‌های ثروتمند لوس و افراد دارای جنون سرقت: در این کتاب می‌توان افول انسان را دید. شاهکار سال ۲۰۱۰ جنیفر ایگن که هم جایزه پولیتزر و هم جایزه ملی حلقه منتقدان کتاب را از آن خود کرد حتی تقریباً یک دهه بعد از انتشارش هم دستاوردی بزرگ باقی مانده است. اگر کاتالوگ بازی‌گوشانه پست‌مدرن او از کلاهبرداران، کودن‌ها و بی بند و بارها در ابتدا فقط اثری که سعی می‌کند عجیب‌وغریب باشد به نظر می‌رسید، نحوه بیان آن ثابت کرد که چیز دیگری است: کتابی که به اندازه تمام آثار کلاسیک دیگر غنی و طنین انداز است.

۲. «زندگی پس از زندگی» نوشته کیت اتکینسون [ترجمه شده]
Life after life | Atkinson, Kate

بهترین کتابی که کیت اتکینسون تا به حال نوشته داستانی بسیار خاص دارد. زندگی‌های فراوان فردی به نام اورسولا تاد را دنبال می‌کند و سناریوهای بسیاری برای مرگ او و همچنین راه‌های متفاوتی که بقا روی او اثر می‌گذارد را تصور می‌کند و در عین حال ظرفیتی ظاهراً بی پایان برای سورپرایز کردن خواننده دارد. این اثر همچنین نمایشی منفرد از قدرت‌های اتکینسون به عنوان یک رمان‌نویس است. بله، این کتاب داستانی پیچیده و اوریجینال دارد که به متمایز کردن آن کمک می‌کند اما «زندگی بعد از زندگی» به خاطر لحظه‌های میانی‌اش از آزمون زمان موفق بیرون خواهد آمد. نمایش‌های آن از زمان جنگ، نگاه‌هایش به دنیاهای کوچک داخلی، درکش از زندگی یک زن که با احتمالات بی‌پایان پر شده است.

۳. «خروج از غرب» نوشته محسن حمید
mohsin hamid | Exit West

این روایت حمید، داستانی از پسر و دختری است که در یک شهر بی‌نام واقع در خاورمیانه که تحت حمله قرار دارد با یکدیگر ملاقات می‌کنند و دری ماوراطبیعی به سرزمینی امن‌تر کشف می‌کنند اما در نهایت متوجه می‌شوند که در آن سمت هم بحران انتظار آن‌ها را می‌کشد. او حقیقت بیدارکننده بحران پناهجویی جهانی را به فانتزی‌ترین دنیای خیالی برد و به نحوی توانست آن را حتی حقیقی‌تر کند.

۴. «آتش‌افکن‌ها» نوشته ریچل کوشنر
The Flamethrowers | Rachel Kushner

دومین رمان خیره‌کننده ریچل کوشنر به سرعت حرکت می‌کند – در سراسر صحرای آمریکا پشت یک موتورسیکلت سریع؛ از میان دنیای تاریک نیویورک سیتی دهه هفتاد میلادی؛ به سمت ایتالیا و میان دانشجویان اغتشاش‌گر آنجا. و با این حال همزمان در یک مکان باقی می‌ماند: ذهن بینای شخصیت اصلی داستان یعنی رینو که این لقب را به خاطر شهر زادگاهش به دست آورده است. دیدگاه وحشی او از دنیا باعث می‌شود داستانی فراموش‌نشدنی از هنر، انقلاب، تنهایی، معصومیت و معنای زن بودن و حرکت در دنیای مردان شکل بگیرد.

۵.«بخوان، دفن شده، بخوان» نوشته جزمین وارد [ترجمه شده]
Sing, unburied, sing | Jesmyn Ward

تعداد کمی از نویسنده‌ها دهه‌ای به موفقیت جِزمین وارد داشتند: او برنده دو جایزه کتاب ملی بخش داستانی شد (و به این ترتیب نخستین زنی شد که چنین کاری می‌کند) که دومین جایزه او برای این داستان خانوادگی عمیق و برانگیزنده در جنوب ایالات متحده است. وارد که در قالب اول شخصی گیرا می‌نویسد، با ظرافت عناصر رمان جاده‌ای و داستان ارواح را با هم ترکیب می‌کند تا به داستانی بی‌زمان از ارتباطات خانوادگی، درد نسل‌ها و تراژدی ملی دست پیدا کند.

۶.«دارایی مشترک» نوشته آن پچت [ترجمه شده]
Commonwealth | Patchett, Ann

روی کاغذ، این داستان خانوادگی آن پچت چیز خیلی غیرنرمالی نیست: داستان کودکان خانواده‌های کازینز و کیتینگ را تعریف می‌کند که به هم با ارتباط خانوادگی متصل شده‌اند؛ اما این شخصیت‌ها به بهترین شیوه ممکن زیر پوست خواننده می‌روند. پاچت تا حدی آن‌ها را با وضوح می‌نویسد که حس می‌کنید آن‌ها را از نزدیک و فوراً می‌شناسید.

۷.«ایستگاه شماره یازده» نوشته امیلی سن جان مندل [ترجمه شده]
Station eleven | Emily St. John Mandel

رمان زیبای سال ۲۰۱۴ این نویسنده یک داستان پساآخرالزمانی کاملاً جدید تعریف می‌کند و رخدادها را قبل و بعد از اینکه یک بیماری اپیدمیک بیشتر جمعیت جهان را از بین ببرد، به تصویر می‌کشد. بعد از اینکه آنفلوانزای جورجیا کار مرگبار خود را انجام می‌دهد، گروهی از بازیگران و موسیقی‌دان‌ها در سرزمین‌هایی ویران‌شده و اغلب خطرناک حرکت می‌کنند تا موسیقی و شکسپیر را به جوامع محلی بازمانده برسانند. روی کاروان آن‌ها نقل قولی از «سفر ستاره‌ای» حک شده که می‌گوید «چون بقا کافی نیست» و کتاب با ظرافت به اکتشاف در معنای این حرف می‌پردازد و نشان می‌دهد که بعد از شکست تمدن ما به چه چیزهایی تکیه می‌کنیم.

۸. «سرنوشت‌ها و خشمگین‌ها» نوشته لورن گراف [ترجمه شده]
fates and furies‬‬ | Groff, Lauren

داستان ازدواج لاتو و ماتیلد جایی بین چیزی که دوستان آن‌ها می‌بینند و چیزی که آن‌ها تجربه می‌کنند وجود دارد. در این کتاب، لارن گراف پرتره‌ای از یک ازدواج و تفکراتی درباره عشق را از دیدگاه هر دو بازیکن به نمایش می‌گذارد؛ دیدگاه‌هایی که اثری ویران‌گر هم دارند.

۹. «تاریخچه‌ای کوتاه از هفت قتل» نوشته مارلون جیمز
A Brief History of Seven Killings | Marlon James

یک سمفونی کابوس‌مانند از جنایت که در دهه هفتاد میلادی در جاماییکا آغاز می‌شود و هرگز واقعاً از بین نمی‌رود، در حالی که داستان نیمه تاریخی این کتاب یک سرنخ خونین سورآل از تلاش به قتل رساندن باب مارلی تا تصاویر نیویورک سیتی معتاد به کرک از خود به جا می‌گذارد. نگارش هیجان‌انگیز جیمز توقف نمی‌کند و وارد اعصاب تب‌دار شخصیت‌هایش می‌شود و با گسترش دادن روایت وارد نمایشی عمیق از شهر کینگستون که زادگاه نویسنده است می‌شود.

۱۰. «آدمهای معمولی» نوشته سالی رونی [ترجمه شده]
Normal people | Rooney, Sally

هر دو رمان سالی رونی طر تفکر نسل هزاره را با صداقتی خام و بینشی مثال زدنی به نمایش می‌گذارند. اما در حالی که او با «مکالمه‌هایی با دوستان» گشایشی یافت، با «افراد نرمال» به کمال رسید. این داستانی عاشقانه است که هم سنتی و هم کاملاً جدید به نظر می‌رسد و بین دو راوی عقب و جلو می‌رود. بدون توجه به اینکه طرفدار کدام شخصیت داستان باشید، تمام اتفاقاتی که برای آن‌ها می‌افتد شما را از نظر احساسی نابود می‌کند.

۱۰ کتاب بعدی هم که در فهرست منتقدان جای گرفته‌اند عبارت‌اند از:

«تمام نوری که نمی‌توانیم ببینیم» نوشته آنتونی دوئر
«آمریکانا» نوشته چیماماندا انگوزی آدیچی
«هر چیزی ممکن است» نوشته الیزابت استراوت
«سهره» نوشته دانا تارت
«دختر گمشده» نوشته گیلیان فلین
«جالب‌ها» نوشته مگ وولیتزر
«لا رز» نوشته لوییز اردریش
«سال استراحت و آرامش من» نوشته اوتسا موشفق
«پسران نیکل» نوشته کولسون وایت‌هد
«دهم دسامبر» نوشته جورج ساندرز

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...