به گزارش خبرآنلاین، رمان «سهره» [The goldfinch] نوشته دانا تارت[Donna Tartt] یکی از رمان‌های محبوب سال گذشته در بخش ادبیات داستانی برنده شد.

[The goldfinch] سهره

«سُهره» رمانی دیکنزی است درباره یتیمی جوان در منهتن معاصر. این کتاب پاییز سال گذشته منتشر و خیلی سریع به اثری پرفروش بدل شد.

این کتاب نامزد جوایزی چون حلقه منتقدان ملی کتاب بود و روز دوشنبه پیش از اعلام برنده شدن جایزه پولیتزر هم در صدر فهرست پرفروش‌های سایت آمازون بود.

تارت نویسنده 50 ساله اهل می‌سی‌سی‌پی است که سال 1992 با اولین رمان خود به نام «تاریخ مخفی» به شهرت رسید. او تا کنون سه رمان نوشته و خوانندگان برای خواندن «سهره» حدود 10 سال انتظار کشیدند. دومین رمان تارت «دوست کوچک» بود که منتقدان را مایوس کرد.

بردن جایزه پولیتزر تارت را وارد جرگه نویسندگان معتبر می‌کند و فروش «سهره» را از مرز یک میلیون نسخه رد خواهد کرد.

در بخش بهترین کتاب تاریخی هم آلن تیلور، مورخ بزرگ تاریخ استعمار با کتاب «دشمن درون: برده‌داری و جنگ در ویرجینیا» برنده شد.

تیلور 59 ساله با بردن این جایزه بار دیگر جایگاه والای خود در نوشتن تاریخ آمریکا را به همگان نشان داد. او سال 1996 با کتاب «شهر ویلیام کوپر: قدرت و ترغیب» برنده جایزه پولیتزر شده بود.

«تلنگر» نوشته انی بیکر برنده جایزه بهترین نمایشنامه شد. ماجرای این نمایشنامه در یک سالن سینما می‌گذرد که هنوز فیلم‌های 35 میلی‌متری پخش می‌کند. منتقدان آن را «نمایشی پرمغز با شخصیت‌های عمیق» توصیف کردند.

این جوایز روز دوشنبه اهدا شدند و در بخش غیرداستانی جایزه به دن فاگین برای «رودخانه تامز: داستان علم و رستگاری» رسید. این اثر وقایع‌نگاری نابودی صنعتی در جامعه‌ای کوچک در نیوجرسی را روایت می‌کند و آن را «گزارش علمی کلاسیک» توصیف کرده‌اند.

جایزه بهترین زندگینامه به مگان مارشال برای نوشتن «مارگارت فولر: یک زندگی جدید آمریکایی» رسید؛ این کتاب درباره روشنفکر قرن نوزدهم است. جایزه بهترین کتاب شعر نیز به مجموعه شعری فلسفی ویجی سشادری به نام «3 بخش» رسید.

جایزه پولیتزر موسیقی به جان لوتر آدامز برای «اقیانوس شو» اعطاء شد. این کار را «یک اثر ارکسترال سحرآمیز» توصیف کرده‌اند.

در بخش روزنامه‌نگاری جایزه بهترین گزارش خبر فوری به «بوستن گلوب» برای پوشش خبری بمب‌گذاری در ماراتون بوستن رسید. جایزه بهترین گزارش تحقیقی به کریس همبی برای گزارش‌هایی رسید که در آن به موضوع بیماری ریوی کارگردان معدن و تلاش برخی وکلا و پزشکان برای ندادن حق درمان به آنها رسید.

جایزه بهترین گزارش توصیفی به الای ساسلو، نویسنده «واشنتگت پست» برای گزارش‌های گزنده‌اش درباره مواد خوراکی در آمریکای پس از بحران اقتصادی رسید.

جایزه بهترین گزارش ملی به دیوید فیلیپس از نشریه «گزت» برای گزارش‌هایی درباه وضعیت سربازان برگشته از جنگ و شرایط زندگی آنها رسید. جایزه بهترین گزارش جهانی به جیسن زپ و اندرو آر. سی. مارشال، نویسندگان «رویترز» برای پوشش اعدام روهینگیا، جوان مسلمانی در میانمار رسید. روهینگیا قصد داشت برای زندگی بهتر از کشور فرار کند و قربانی شبکه‌های قاچاق انسان شد، او به عنوان یک مسلمان زندگی سختی در میانمار داشت.

در بخش مقاله بلند جایزه‌ای اهدا نشد. جایزه بهترین تفسیر به استیون هندرسن از نشریه «دیتریوت فری پرس» برای نوشتن ستون‌هایی درباره بحران اقتصادی در دیترویت رسید.

اینگا سافرون، نویسنده «فیلادلفیا اینکوایر» برای نقدهایش درباره معماری برنده جایزه بهترین نقد شد. جایزه بهترین سرمقاله هم به گروه سردبیری «اورگونیان» رسید، این مقالات درباره افزایش نرخ حقوق بازنشستگی و مضرات آن بود.

در بخش عکس نیز جایزه بهتری عکس خبری فوری به تایلر هیکس از «نیویورک تایمز» برای عکس‌های عمیق و جذابش از حملات تروریستی در فروشگاه وست‌گیت در کنیا رسید.

جایزه بهترین مجموعه عکس به جاش هینر از «نیویورک تایمز» برای مجموعه عکس‌هایش درباره یکی از قربانیان بمب‌گذاری در ماراتن بوستون رسید، این قربانی هر دو پای خود را از دست داده بود.

آسوشیتدپرس | حسین عیدی‌زاده

................ هر روز با کتاب ...............

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...