انجمن آثار و مفاخر فرهنگی روز 25 فروردین هم‌زمان با روز بزرگداشت عطار نیشابوری، مراسمی را نکوداشت این شاعر و عارف برگزار می‌کند. 
   
پس از همایش یک روزه "عطار به روایت شفیعی کدکنی" در شهر کتاب، همایش "حکمت عطار" در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه و برگزاری مراسم نکوداشت روز عطار در 18 کشور جهان هم زمان با 25 فروردین، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در همین روز اقدام به بزرگداشت این شاعر و عارف می‌کند.

به گزارش فارس، این مراسم در ساختمان شماره 2 انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به نشانی خیابان انقلاب، بین ابوریحان و دانشگاه، روبروی سینما سپیده، ساختمان فروردین، طبقه 4 واحد 14 از ساعت 17 تا 19 برگزار می‌شود و بهاء الدین خرمشاهی به سخنرانی درباره عطار خواهد پرداخت.

شیخ فریدالدین محمد ابن ابراهیم عطار نیشابوری شاعر و عارف فرهیخته حدود سال 540 هجری قمری در کدکن از توابع نیشابور متولد شد و حدود سال 618 در قتل عام نیشابور به وسیله مغولان کشته شد.

آثار وی عبارت اند از: منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه، اسرارنامه، مختارنامه، مجموعه رباعیات، دیوان قصاید، غزلیات و تذکره الاولیاء.

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...