به گزارش ایبنا، پنجاه و ششمین سالگرد شورای کتاب کودک با شعار «پنجاه و شش سال با خورشید کتاب، دست در دست کودکان» عصر ۱۹ اسفند در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.

جایزه عباس یمینی شریف

در ابتدای این مراسم نوش آفرین انصاری، دبیر شورای کتاب کودک، با اشاره به اینکه تاسیس شورای کتاب در سال شمار رسمی، بیستم دی ماه 1341 ثبت شده است اظهار داشت: نخستین جلسات بانیان شورا بر روی صندلی‌های کوچک کودکستان فرهاد به مدیریت خانم میرهادی دایر شدند. آنان مردان و زنانی با آرمان‌های بلند بودند و ما تا به امروز سعی کرده‌ایم ادامه دهنده آن راه باشیم.

وی همچنین از چاپ و انتشار کتاب «افسانه پیروز» شامل مصاحبه تاریخ شفاهی با توران میرهادی از سوی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران خبر داد.

رونمایی از جلد هجدهم فرهنگنامه کودکان و نوجوانان، محور بعدی این مراسم بود که با حضور دبیر شورای کتاب و سرویراستاران فرهنگنامه خانم‌ها «گرگین» و «شهیدی» به شیوه‌ای نوآورانه، از سوی کودکان و نوجوانان گروه مشورتی فرهنگنامه انجام شد.

همچنین از سوی نوش آفرین انصاری و علیرضا میرفخرایی و فرزند زنده یاد توران میرهادی -پندار خمارلو- تقدیرنامه‌ای به رخشان بنی اعتماد و مجتبی میرتهماسب، کارگردانان فیلم« توران خانم» اهدا گردید.

بخش بعدی مراسم اختصاص به معرفی فعالیت‌های «خانه کتابدار کودک و نوجوان» در طول یکسال اخیر داشت.

مراسم اهدای جوایز،محور پایانی مراسم بود که اهدای جایزه عباس یمینی شریف به علی‌اصغر سیدآبادی از سوی فرزند شاعر فقید،آغازگر آن بود. به همین مناسبت، هومن یمینی شریف، فرزند عباس یمینی شریف، در سخنانی کوتاه با اشاره به خاطرات دوران کودکی خود از فعالیت پدر در شورای کتاب،گفت: انگیزه آن فعالیت‌ها، فقط عشق بود و درنتیجه آن بذر کاشته شده امروز به اینجا رسیده است.

فهرست کتاب‌های برگزیده‌ی شورای کتاب کودک:
جایزه عباس یمینی شریف - علی اصغر سید‌آبادی - مجموعه‌ی ۵ جلدی ماه بر ترک دوچرخه- نشر ثالث

بخش داستان ـ تألیف:
لوح برگزیده: فرهاد حسن‌زاده کتاب چتری با پروانه‌های سفید
لوح تقدیر: علی خدایی کتاب از این طرف نگاه کن

داستان ـ ترجمه:
برگزیده: کیوان عبیدی آشتیانی برای کتاب همه آنها یک گربه دیده‌اند
لوح تقدیر: عطیه الحسینی مترجم کتاب اقیانوسی در ذهن
لوح تقدیر: شهلا انتظاریان مترجم کتاب بندبازان
لوح تقدیر: فروغ منصور قناعی مترجم کتاب دختری که ماه را نوشید 
لوح تقدیر: سحر ترهنده مترجم کتاب پر 
لوح تقدیر: کیوان عبیدی آشتیانی، برای کتاب‌های بخشنده، پسر پیام‌رسان، ما یک نفر، در جستجوی آبی‌ها 

بخش تصویر 
لوح برگزیده: غزاله بیگدل لو برای کتاب چتری با پروانه‌های سفید 
لوح تقدیر: حمیده خسروان کتاب ازدواج با خورشید 
لوح تقدیر: محبوبه یزدانی کتاب عید امسال نه مثل هر سال
 
بخش شعر: 
لوح تقدیر: افسانه شعبان‌‌نژاد مجموعه اشعار کی بود کی بود 

بخش غیر داستان: 
بخش دانش اجتماعی و زندگینامه 
لوح تقدیر: شبنم حیدری مترجم کتاب‌های بچه‌ها از کجا می‌آیند و رؤیای امانوئل 
لوح تقدیر: فرمهر منجزی مترجم کتاب موریس و کتاب‌های پرنده 
بخش هنر بازی و سرگرمی 
لوح تقدیر: معصومه پورطاهریان مولف بازی با ابزار ساده 
لوح تقدیر: اعظم اسلامی کتاب رنگ آشپزی 
لوح تقدیر: شبنم حیدری کتاب صدای رنگ‌ها 

بخش کلیات
لوح تقدیر: محمد کرام‌الدینی برای مجموعه دانستنی‌های جانوران ایران و جهان 
لوح تقدیر: فروغ فرجود مترجم کتاب دایناسورها از سر تا دم 
لوح تقدیر: سیروس برزو ـ محمدرضا رضایی کتاب سه، دو، کتاب پرتاب 
بخش آثار الکترونیکی 
لوح تقدیر: فاطمه محمدی ناشر مجموعه ۲۰ جلدی کتاب صوتی مدرسه نابودکنندگان اژدها 
لوح تقدیر: اعظم حبیبی گوینده مجموعه مدرسه نابود‌کنندگان اژدها 
لوح تقدیر: آزاده محضری ناشر کتاب گویای تیکربل از پینه‌دوز
لوح تقدیر: خشایار محبی ناشر نرم‌افزار کتاب تعاملی قارقاری‌نامه را باز نکن

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...