کتاب «آدم‌بزرگ‌ها هیچ‌وقت این‌کارها را نمی‌کنند...» [Grown-ups never do that] نوشته دیوید کالی [Davide Cali] با ترجمه رضی هیرمندی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.

آدم‌بزرگ‌ها هیچ‌وقت این‌کارها را نمی‌کنند...» [Grown-ups never do that] نوشته دیوید کالی [Davide Cali

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب بیستمین عنوان از مجموعه «کتاب‌های تصویری» است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

رضی هیرمندی پیش‌تر کتاب‌های «مشق شبم را ننوشتم چون...»، «ماجرای باورنکردنی تابستان من...»، «به مدرسه دیر رسیدم چون...»، «ماجرای باورنکردنی مدرسه من...» و «ماجراهای بامزه در موزه...» را از دیوید کالی ترجمه کرده که توسط همین‌ناشر منتشر شده‌اند.

دیوید کالی نویسنده ایتالیایی سوئیسی است که کتاب‌ و قصه‌های تصویری می‌نویسد. تصویرگری کتاب‌هایی هم که هیرمندی از او ترجمه شده، توسط بنجامین چاد انجام شده است. او در ایتالیا و گاهی هم در فرانسه زندگی می‌کند و کتاب‌های مختلفی برای بچه‌ها و بزرگسالان نوشته است.

«آدم‌بزرگ‌ها هیچ‌وقت این‌کارها را نمی‌کنند...» یک‌کتاب تصویری است که در این‌گونه کتاب‌ها، نویسنده و تصویرگر با همراهی هم بچه‌ها را به دنیای قصه‌ها می‌برند. البته آن‌ها با همکاری هم، بزرگترها را هم به دنیای بچگی‌شان می‌برند. در این‌کتاب، آدم‌بزرگ‌هایی هستند که هیچ‌وقت اشتباه نمی‌کنند، آروغ نمی‌زنند، داد نمی‌زنند، گریه نمی‌کنند، مزاحم کار کسی نمی‌شوند، یکهو عصبانی نمی‌شوند و غرغر نمی‌کنند.

مخاطبان اصلی این‌کتاب، بچه‌های گروه سنی ب و ج هستند و با خواندن آن، راه و رسم زندگی، رفتار و آداب معاشرت صحیح را یاد می‌گیرند؛ البته با طنز و کنایه‌ای که دیوید کالی و بنجامین چاد به کار برده‌اند.

این‌کتاب با ۳۶ صفحه مصور رنگی، شمارگان ۲ هزار نسخه و قیمت ۳۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...