آدم‌های دیگر، صداهای دیگر | سازندگی


برای درکِ دردهای روزمره زمانِ حال، ادبیات داستانی تا حدودی التیام‌بخش است؛ خصوصا داستان کوتاه. ادبیات در زمانِ حال «سوگ‌آوازی» است که می‌تواند با هوشیاری از درونِ متن بیرون بزند و از موانعِ بازدارنده عبور کند؛ دراین‌صورت است که مجال می‌یابیم تا با شگفتی‌های تخیل و رویا آشنا شویم. به همین دلیل بعضی از کتاب‌ها در ما «نقدِ خواندن» را برمی‌انگیزد.

ناشناس پژند سلیمانی

فوئنتس جایی گفته، رمان دُن‌کیشوت از نادر رمان‌هایی است که نقدِ خواندن را به ما می‌آموزد، حال آنکه جویس «نقدِ نوشتن» را به ما می‌دهد. بعضی از آثار اگزیستانسیال (وجودی)، در خودشان یک روشِ بازخوانیِ جهان را زنده نگه می‌دارند؛ یعنی وجودِ چند نوعِ ادبی در درون یک اثر، که به‌گفته باختین، از این طریق، رمان و داستان‌های مدرن آوردگاهِ زبان می‌شود یا عرصه‌ای برای حضورِ کشاکشِ زبان‌ها. در این شیوه داستان‌گویی، اغلبِ نویسندگان دنبال این هستند که نکته‌های دقیق پیدا کنند و ردِ تأثیرات را به ما نشان دهند. ما باید این موضوع را جدی بگیریم که انواعِ زبان‌ها یعنی جهانی که در آن زندگی می‌کنیم. نبوغِ نویسنده باید بر این گونه تفکر استوار باشد که اثر خود را بر شالوده‌ای از برخوردِ زبان‌ها استوار نگه دارد که این خود توجه به پیرنگی همگانی است؛ یعنی رسیدن به ساختاری رویایی، دراماتیک و خیره‌کننده که متکی به زبان جهانی است؛ پیرنگِ همگانی، ریشه در دردهای مشترک دارد که در روایت‌های گونه‌گون، در اوجِ ادراک به‌کار گرفته می‌شود.

در مجموعه‌داستان «ناشناس»ِ پژند سلیمانی، با گونه‌هایی از داستان برخورد می‌کنیم که رویکردی «وجودی» دارد، بی‌اینکه به فرهنگ و زبان خود صدمه‌ای وارد کند. داستان‌های وجودی، ما را به درونِ تراژدی‌هایی می‌کشاند که می‌تواند در سرتاسر جهان معناپذیر باشد. این داستان‌ها، داستان‌هایی نیستند که ما را به‌دوره شادکامی وصل کند، بل تراژدی‌هایی است که در سلاله انسان پنهان مانده؛ و با هر روایتی بخشی از آن برملا می‌گردد. داستان «ناشناس» (که عنوان کتاب هم از آن گرفته شده) یک هشدار جدی است به مخاطب تا در هرشرایطی به آسیب‌پذیری خود نگاهی جدی داشته باشد؛ زیرا در این فضاهای هولناک دنیای مجازی، هکرهایِ تاریک و پنهان شانه‌به‌شانه ما در خلقِ تراژدی‌های ویرانگر حضور دارند. نویسنده در این داستان تاکید می‌کند که زندگی امروز ما گره خورده به دنیای مجازی، و هجوم اپلیکیشن‌هایی که بعضاً، تسمه به گرده‌مان می‌زنند.

پژند سلیمانی به این دنیای مجازی نگاهِ جدی دارد، و از همین نگاه است که یک رازِ مخفیِ نوشتاری در کارهایش نمود می‌یابد. برای انتقال این نگرش، در داستان‌های دیگر او نیز کارکردِ زبان به‌گونه‌ای است که به‌تناسبِ پیرنگ تغییر می‌کند. او می‌داند که در این روند به زبانی نیازمند است که قواعد خشک و دست‌وپاگیر سنتی و نوشتاری را کنار بزند تا صادقانه به خویش بنگرد. به یاریِ چنین نگرشی، نویسنده توانسته تراژدیِ زمانِ حال را به ما منتقل کند. این هراس از زیستنِ زنانه، در داستان‌های «قرمز آتشی»، «فرشته‌ها» و «گمنام» نیز مشهود است. خیال‌پردازی‌های امیر از فضای سربازخانه و زندان در داستان «پایان خدمت» یا دغدغه‌های راوی داستانِ «بن‌بست» که با قدم‌زدن در لایه‌های داستان می‌خواهد خودش را در فنجان قهوه فریبا، زن فالگیر، کشف کند، به همین شکل می‌توان اشاره کرد به داستان «فوبیا» که بر شالوده ترس بنا شده؛ بنابراین، می‌توان گفت تقطیعِ زمان و مکان در اغلب داستان‌ها، یک صدای دیگر، که پسِ پشتِ داستان پنهان است، وارد می‌کند؛ صدایی‌که می‌توان گفت همزادِ شخصیت‌ها یا راوی‌های داستان در مقابل ما ظاهر می‌شوند.

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...