مراسم اختتامیه نهمین دوره جایزه هفت‌اقلیم شب گذشته برگزار شد و برگزیدگان این‌جایزه معرفی شدند.

 جایزه هفت‌اقلیم

به‌ گزارش خبرگزاری مهر، مراسم اختتامیه نهمین دوره جایزه ادبی هفت‌اقلیم که بنا بود اسفندماه ۹۸ برگزار شود و به‌دلیل شیوع ویروس کرونا به تعویق افتاده بود، دیشب سه‌شنبه ۱۶ اردیبهشت به‌صورت مجازی برگزار شد.

آیت دولتشاه دبیر این‌جایزه در مراسم مجازی اختتامیه آن گفت: با پایان نهمین دوره جایزه ادبی هفت اقلیم، دهمین دوره جایزه آغاز به کار کرده و قصد داریم در دهمین دوره، کتاب برگزیده دهه نود را از بین مجموعه‌داستان‌ها و رمان‌های برگزیده و تقدیر شده دهه گذشته هفت اقلیم انتخاب کنیم.

با معرفی برگزیدگان، در بخش رمان، کتاب «قوها انعکاس فیل‌ها» اثر پیام ناصر از نشر مرکز به‌عنوان رمان برتر سال ۱۳۹۷، برنده لوح، تندیس و جایزه نقدی شد و در بخش مجموعه داستان هم «جغد برفی» نوشته فاطمه مهرخان سالار از همین‌ناشر به‌عنوان مجموعه‌داستان برتر ۱۳۹۷ برنده لوح، تندیس و جایزه نقدی شد.

همچنین رمان‌های «خَم» نوشته علیرضا سیف‌الدینی و «هشت پیانیست» نوشته مهدی بهرامی از نشر نیماژ به‌عنوان رمان‌های شایسته تقدیر ۱۳۹۷ معرفی شدند.

داوری این‌دوره جایزه هفت‌اقلیم را در بخش رمان رضا زنگی‌آبادی، صمد طاهری و حسن محمودی، و در بخش مجموعه‌داستان، علی خدایی، ناهید طباطبایی و هادی نودهی بر عهده داشتند.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...