باربارا کینگ سالور [Barbara Kingsolver] با رمان «دیو سرمسی» که امسال برنده پولیتزر هم شده بود، برای دومین بار برنده رقابت جایزه داستان زنان ‌شد.

دیو سرمسی» [Demon Copperhead] باربارا کینگسالور [Barbara Kingsolver]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، رمان‌نویس آمریکایی با رمان «دمون کوپرهد: دیو سرمسی» [Demon Copperhead] که رمانی عمیقاً قدرتمند با الهام از «دیوید کاپرفیلد» دیکنز است، نام خود را به عنوان اولین نویسنده‌ای که در تاریخ ۲۸ ساله جایزه داستان زنان دو بار برنده این جایزه شده است، ثبت کرد.

کینگ سالور پیش از این با همین رمان برنده جایزه پولیتزر امسال شده بود. داستان این رمان در کوه‌های آپالاچی در ویرجینیای آمریکا رخ می‌دهد و تصویری دوباره از «دیوید کاپرفیلد» چارلز دیکنز ارایه می‌کند. شخصیت این رمان باید هم‌زمان با مراقبت از خانواده با مسایلی چون استثمار نیروی کار، اعتیاد و موارد دیگر فرهنگی که جوامع روستایی را نادیده می‌گیرد، روبه‌رو شود.

راوی داستان «دیمن» پسر جوانی است که مردم با اندکی تغییر نامش، به او برای موهای سرخش لقب «دمون کوپرهد» یا «شیطان کله مسی» داده‌اند و این لقب یادآور «دیوید کاپرفیلد» هم هست.

این نویسنده در سال ۲۰۱۰ برای «حفره» هم برنده این جایزه شده بود. او همچنین سال ۲۰۱۳ برای «رفتار پرواز» به فهرست نهایی همین جایزه راه یافته بود.

جایزه داستان زنان به ارزش ۳۰ هزار پوند به بهترین رمان سال که توسط یک نویسنده زن نوشته شده و در بریتانیا منتشر شده باشد تعلق می‌گیرد.

ریاست هیات داوران امسال بر عهده لوییز مینچین نویسنده بود و ریچل جویس رمان نویس، بلا مکی روزنامه‌نگار و رمان‌نویس، آیرنوسن اوکوجی نویسنده داستان کوتاه و تولیپ صدیق نماینده حزب کارگر به عنوان گروه داوری وی را همراهی کردند.

مینچین رمان «دمون کوپرهد» را کتابی برجسته، عمیقاً قدرتمند و مهم خواند که آشکارکننده آمریکای مدرن، بحران مواد افیونی در این جامعه و رفتار مضر با جوامع محروم است.

داوران به اتفاق آرا به رمان کینگ سالور به عنوان برنده رای دادند و مینچین تاکید کرد که هیات داوران عمیقاً تحت تأثیر این شخصیت، خوش‌بینی ملایم، انعطاف پذیری و عزم او برای زندگی بهتر با وجود همه چیزهایی که علیه او بود، قرار گرفتند.

به گفته مینچین «دمون کوپرهد» یک مشت عاطفی پیروزمندانه می‌زند و در آزمون زمان هم مقاوم خواهد بود.

دیگر رقبای رقابت امسال شامل نویسنده نوقلم ژاکلین کروکس برای «آتش راش»، لوئیز کندی برای «تعدی» و پریسیلا موریس برای «پروانه‌های سیاه» بودند. مگی اوفارل که قبلا این جایزه را برده بود نیز با «پرتره ازدواج» در فهرست نهایی بود و لالین پاول که سال ۲۰۱۵ برای رمان «زنبورها» نامزد دریافت جایزه شده بود، امسال با «پاد» فهرست نهایی را تکمیل کرده بود.

بر اساس آمار منتشر شده توسط بوک‌سلر، پرفروش‌ترین کتاب فهرست نهایی «پرتره ازدواج» است که تا هفته اول ژوئن ۷۲۸۱۹ نسخه فروخته است و «دمون کوپرهد» پس از «تعدی» کندی سومین کتاب پرفروش‌ترین از کتاب‌هایی است که به فهرست نهایی این جایزه راه یافته بودند.

سال ۲۰۲۲ روت اوزکی برای «کتاب فرم و پوچی» برنده این جایزه شده بود.

................ هر روز با کتاب ................

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...