کتاب «بری لیندون» [The Luck of Barry Lyndon] نوشته ویلیام میکپیس تکری [William Makepeace Thackeray] توسط نشر برج منتشر شد.

خاطرات بری لیندون» [The Luck of Barry Lyndon] ویلیام میکپیس تکری [William Makepeace Thackeray]

به گزارش کتاب نیوز، «بری لیندون» روایت زندگی پر فراز و نشیب جوانی را روایت می‌کند که برای رسیدن به شکوه و عظمت، از هیچ عملی فروگذار نیست: قمار، دوئل، سرقت. این کتاب را نشر برج با ترجمه محمود گودرزی منتشر کرده است.

ویلیام تکری (1811 -1863) نویسنده و روزنامه نگار انگلیسی است که  انتشار سریالی «بازار خودفروشی» در سال‌های ۱۸۴۷ و ۱۸۴۸ او را در مقام نویسنده‌ای برجسته به جامعه‌ی انگلستان معرفی کرد. 

ناشر در معرفی این کتاب آورده است:
«خاطرات آقای بری لیندون» (یا در نسخه‌هایی دیگر «اقبال آقای بری لیندون») نوشته‌ی ویلیام میکپیس تکریِ ایرلندی نخستین بار در سال ۱۸۴۴ به صورت سریالی در مجله‌ی فریزر منتشر شد. تکری، این رمان را که دومین اثر سرشناس او پس از «بازار خودفروشی» است، با استفاده از قالب رمان‌های پیکارسک (رندنامه) خلق کرده است.

بری لیندونِ جاه‌طلب، عیاش، خودخواه و بی‌اخلاق، راوی داستانی است که خواننده از ورای آن با حوادث جنگ‌های هفت‌ساله در اروپا، وضعیت کشورهای در حال جنگ و خاصه زندگی در بریتانیای آن‌دوران آشنا می‌شود. کتاب یک تصویر تمام‌عیار است از زندگی قرن هجدهمی سخت‌گیرانه‌ی طبقه‌ی اشراف و مفهوم شرافت و اعتبار در این طبقه‌ی پیچیده و تاریک که کسی را به خود راه نمی‌دهد.

محمود گودرزی، مترجم این اثر، متولد ۱۳۵۶ در شیراز و دانش‌آموخته‌ی زبان و ادبیات فرانسوی است. از میان آثار ترجمه شده توسط او می توان به مانون لسکو، رؤیا، مادام کاملیا، مرد کوچک (نشر افق)، زندگی‌نامه‌ی گابریل گارسیا مارکز و بورخس (انتشارات علمی‌وفرهنگی)، عقاب (انتشارات مروارید) و سه‌جلد از آثار ادوگاوا رانپو (نشر چترنگ) اشاره کرد.

بری لیندون، اثر ویلیام تکری در 376 صفحه و با قیمت 92 هزارتومان با جلد سخت منتشر شده و در کتابفروشی ها در دسترس علاقمندان قرار داد.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...