رمان «زنجیره» [The Chain] نوشته آدرین مک کینتی [Adrian McKinty] منتشر شد.

زنجیره [The Chain]  آدرین مک کینتی [Adrian McKinty

به گزارش کتاب نیوز، رمان زنجیره اثر آدرین مک کینتی را نشر چترنگ با ترجمه سیمین محبوب به بازار کتاب ارائه کرده است.

آدرین مک کینتی نویسنده انگلیسی متولد سال ۱۹۶۳ است. خانواده وی پس از آنکه از خانه شان بیرون رانده شدند از او خواستند تا قلم را پایین بگذارد و به عنوان راننده و گارسن کار کند تا بتوان به زندگی ادامه داد.  امتیاز رمان «زنجیر» وی در بیش از ۲۰ کشور فروخته شده و با عقد قراردادی ۷ رقمی با یونیورسال قرار است این کتاب به فیلم هم درآید.

نشر چترنگ در معرفی این اثر آورده است:

ریچل از طریق تماسی تلفنی متوجه می‌شود که دخترش را در راه مدرسه به خانه ربوده‌اند. اما رباینده هم فردی است درست مثل خود ریچل؛ فردی که فرزندش را کس دیگری دزدیده. همه‌ی آن‌ها قربانیان شبکه‌ی باج‌گیری ترسناکی هستند. این زنجیره است؛ هیولایی که ریچل به مقابله با آن برمی‌خیزد. صدایی از طریق نوعی دستگاه تغییر صدا می‌گوید: «باید دو چیز رو به خاطر بسپری. یک: تو اولین نفر نیستی و مسلماً آخرین نفر هم نخواهی بود؛ دو: یادت باشه، موضوع پول نیست ــ موضوع زنجیره‌ست.» «تو در زنجیره هستی و این یه فراینده که به مدت‌ها قبل برمی‌گرده. من دخترت رو دزدیده‌م برای اینکه پسرم آزاد بشه. یه مرد و یه زن اون رو دزدیده‌ن و نگهش داشته‌ن. تو باید هدفی رو انتخاب کنی و یکی از عزیزان اون شخص رو بدزدی. به این ترتیب، زنجیره ادامه پیدا می‌کنه.» زنجیره جدیدترین کتاب آدرین مک‌کینتی است؛ نویسنده‌ای ایرلندی‌تبار که در نیویورک زندگی می‌کند و در روزنامه‌های سیدنی مورنینگ هرالد، آیریش تایمز و گاردین نقد کتاب می‌نویسد. رمان‌های جنایی او برنده‌ی جوایز ادگار، ند کلی، بری و آنتونی شده‌اند و آثار او به بیش از بیست زبان ترجمه شده است. زنجیره برنده‌ی جوایز متعددی شده و در سال ۲۰۱۹ نیز از طرف مجله‌ی تایم یکی از کتاب‌های خواندنی سال اعلام شده است. زنجیره را سیمین محبوب به فارسی برگردانده و نشر چترنگ آن را در ۵۱۵ صفحه به چاپ رسانده است.

سیمین محبوب مترجم این اثر پیش از این، کتاب «وقتی چرچیل گوسفندان را قربانی می‌کرد و استالین به یک بانک دستبرد می‌زد» اثر جایلز میلتون را برای همین ناشر ترجمه کرده است.

رمان زنجیره اثر آدرین مک کینتی را نشر چترنگ با ترجمه سیمین محبوب در 515 صفحه و با قیمت 105 هزار تومان در کتابفروشی ها در دسترس علاقمندان به داستانهای جنایی و پلیسی است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...