به گزارش مهر، رمان «فقط یک داستان» [The only story] نوشته جولیان بارنز با ترجمه سهیل سمی به‌تازگی توسط نشر نو به چاپ سوم رسیده است.

فقط یک داستان» [The only story] نوشته جولیان بارنز

نسخه اصلی این رمان در سال ۲۰۱۸ منتشر شد و ترجمه‌اش هم آذرماه امسال منتشر شد که طی چند روز به چاپ دوم رسید. چاپ سوم این ترجمه طی روزهای دی‌ماه به بازار عرضه شد.

داستانِ این رمان درباره پیامدهای عشقِ نخستین است. شخصیت اصلی این رمان با نام پُل رابرت درباره عشق نخستین اطلاعات دقیقی ندارد و نمی‌داند که پیامدهای چنین پدیده‌ای همیشگی هستند. پل در ۱۹ سالگی به این می‌بالد که رابطه‌ عاشقانه‌اش با سنت‌های رایج اجتماعی در تضاد است. اما هرچه سنش بالاتر می‌رود، عشق چیزهایی بر او تحمیل می‌کند که اصلا پیش‌بینی‌شان نمی‌کرده است ...

جولین بارنز تا به حال، ۱۳ رمان نوشته و با رمان «هیاهوی زمان» در ایران شناخته می‌شود که چند سال پیش رقابتی بین ناشران برای چاپ ترجمه‌های مختلف از آن به وجود آمده بود. این نویسنده در سال ۲۰۱۷ نشان شوالیه هنر و ادب را از رئیس‌جمهور فرانسه دریافت کرد. علاوه «هیاهوی زمان»، «حس یک پایان» هم از این نویسنده در ایران ترجمه و منتشر شده است.

چاپ سوم «فقط یک داستان» با ۲۸۵ صفحه و قیمت ۳۲ هزار تومان عرضه شده است.

هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...
دغدغه‌ی اصلی پژوهش این است: آیا حکومت می‎تواند هم دینی باشد و هم مشروطه‎گرا؟... مراد از مشروطیت در این پژوهش، اصطلاحی‌ست در حوزه‌ی فلسفه‌ی حقوق عمومی و نه دقیقاً آن اصطلاح رایج در مشروطه... حقوق بشر ناموس اندیشه‌ی مشروطه‎گرایی و حد فاصلِ دیکتاتوری‎های قانونی با حکومت‎های حق‎بنیاد است... حتی مرتضی مطهری هم با وجود تمام رواداری‎ نسبی‎اش در برابر جمهوریت و دفاعش از مراتبی از حقوق اقلیت‎ها و حق ابراز رأی و نظر مخالفان و نیز مخالفتش با ولایت باطنی و اجتماعی فقها، ذیل گروهِ مشروعه‎خواهان قرار دارد ...
خودارتباطی جمعی در ایران در حال شکل‌گیری ست و این از دید حاکمیت خطر محسوب می‌شود... تلگراف، نهضت تنباکو را سرعت نداد، اساسا امکان‌پذیرش کرد... رضاشاه نه ایل و تباری داشت، نه فره ایزدی لذا به نخبگان فرهنگی سیاسی پناه برد؛ رادیو ذیل این پروژه راه افتاد... اولین کارکرد همه رسانه‌های جدید برای پادشاه آن بود که خودش را مهم جلوه دهد... شما حاضرید خطراتی را بپذیرید و مبالغی را پرداخت کنید ولی به اخباری دسترسی داشته باشید که مثلا در 20:30 پخش نمی‌شود ...
از طریق زیبایی چهره‌ی او، با گناه آشنا می‌شود: گناهی که با زیبایی ظاهر عجین است... در معبد شاهد صحنه‌های عجیب نفسانی است و گاهی نیز در آن شرکت می‌جوید؛ بازدیدکنندگان در آنجا مخفی می‌شوند و به نگاه او واقف‌اند... درباره‌ی لزوم ریاکاربودن و زندگی را بازی ساده‌ی بی‌رحمانه‌ای شمردن سخنرانی‌های بی‌شرمانه‌ای ایراد می‌کند... ادعا کرد که این عمل جنایتکارانه را به سبب «تنفر از زیبایی» انجام داده است... ...
حسرت گذشته را خوردن پیامد سستی و ضعف مدیرانی است که نه انتقادپذیر هستند و نه اصلاح‌پذیر... متاسفانه کانون هم مثل بسیاری از سرمایه‌های این مملکت، مثل رودخانه‌ها و دریاچه‌ها و جنگل‌هایش رو به نابودی است... کتاب و کتابخوانی جایی در برنامه مدارس ندارد... چغازنبیل و پاسارگاد را باد و باران و آفتاب می‌فرساید، اما داستان‌های کهن تا همیشه هستند؛ وارد خون می‌شوند و شخصیت بچه‌های ما را می‌سازند ...