مجموعه داستان دوره سوم جایزه «ارغوان» با موضوع «آخرین روز سال» از سوی نشر مرکز منتشر شد.

جایزه ارغوان آخرین بار

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در این مجموعه، داستان‌های برگزیدگان سومین دوره جایزه «ارغوان» که همگی زیر 30 سال بوده‌اند، منتشر و توزیع شده است.

این مجموعه با مقدمه‌ای از لیلی گلستان (عضو هیات داوران این جایزه ادبی) و با گردآوری اوژن حقیقی، دبیر این جایزه به چاپ رسیده و دربردارنده 10 داستان‌ کوتاه است. برگزیدگان دوره سوم جایزه «ارغوان» که داستان‌های آنها در این مجموعه به چاپ رسیده، بر اساس رتبه کسب شده به شرح زیر هستند:

منوچهر زارع‌پور، مرضیه بازیار، احسان منصف خوش حساب، زینب ذوالفقاری، مانا خسروشاهی، محمد صادق افشاری، ندا جبرئیلی، مهدی وحید دستجردی، محمد فینی‌زاد بیدگلی، هدی اربابون.
جایزه «ارغوان» توسط انتشارات «هفت رنگ»، از سال ۱۳۹۷ با هدف کشف استعدادهای جوان، ترویج داستان‌نویسی و فرهنگ کتاب‌خوانی، برای داستان‌های کوتاه منتشر نشده، برگزار می‌شود.

چندی پیش فراخوان دوره چهارم جایزه ارغوان منتشر شد و علاقه‌مندان برای شرکت در این جایزه ادبی می‌توانند با مراجعه به وبسایت این جایزه اطلاعات مورد نیاز خود را دریافت کنند.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...