کشمکش‌ها به پایان رسید؛ از امسال تنها یک جایزه ادبی با عنوان «توماس مان» در کشور آلمان اهدا خواهد شد.

به گزارش ایبنا به نقل از خبرگزاری آلمان، جایزه ادبی «توماس مان» آکادمی هنرهای زیبای بایرن و نیز جایزه ادبی «توماس مان» شهر لوبک با یکدیگر ادغام شده و از امسال تنها یک جایزه ادبی با عنوان «توماس مان» اهدا می‌شود.

ارزش این جایزه ادبی که معتبرترین جایزه ادبی کشور آلمان است ، از امسال 25 هزار یورو خواهد بود و مراسم مربوط به اهدای این جایزه به نوبت در دو شهر لوبک و مونیخ برگزار می‌شود.

این درگیری‌ها از آن جا ناشی شد که آکادمی شهر مونیخ ، سال گذشته بزرگ‌ترین جایزه‌ی ادبی خود را «توماس مان» نامید و باعث عصبانیت مقامات شهر لوبک شد و «برند ساکس» شهردار شهر لوبک را وادار کرد تا اهدای دو جایزه ادبی با یک نام در آلمان را ناگوار بنامد.

این در حالی است که جایزه ادبی «توماس مان» از سال 1975 در شهر لوبک یعنی شهر زادگاه این نویسنده مشهور آلمان اهدا شده است .

بنیاد «توماس مان» در کشور آلمان نیز با سرزنش کردن این اقدام آکادمی شهر مونیخ ، از مقامات آن خواست تا با تغییر نام این جایزه مشکلات بوجود آمده را برطرف کنند؛ چرا که اهدای دو جایزه با نام «توماس مان» وجهه نویسنده رمان « بادن بروکز» را خدشه‌دار می‌کند.

«توماس مان» پیش از فرار خود از دست «ناسیونال سوسیالیست‌»ها در مونیخ زندگی می‌کرد و اندکی پس از تاسیس آکادمی هنرهای زیبای شهر بایرن در سال 1948 ، به عنوان عضو افتخاری این آکادمی به موقعیت برجسته‌ای دست یافت.

«دیتر بورکمیر » رییس این آکادمی گفت : کار ما نسنجیده بود ولی تغییر نام این جایزه نیز کاردرستی نیست. با این وجود وی طی نامه‌ای از این بابت عذرخواهی و با تغییر نام این جایزه موافقت کرد.
این آکادمی بارها بدون مشورت با مقامات لوبک نام این جایزه را تغییر داده بود ولی این امر از روی اغراض شخصی نبود.

جایزه ادبی «توماس مان» شهر لوبک ،که هر سه سال یک بار اهدا می‌شد 10000 یورو ارزش داشت و از آن جا که آکادمی بایرن نیز مبلغ 15000 یورو را برای جایزه خود در نظر گرفته بود، ارزش جایزه « توماس مان » از امسال به 25000 یورو افزایش می‌یابد.

این جایزه به عنوان تقدیر از یک عمر فعالیت ادبی یک نویسنده یا یک موسسه کار آمد ادبی، اهدا خواهد شد. هیات داوران این جایزه متشکل از هفت تن است.

از برندگان پیشین این جایزه در لوبک می‌توان به «مارسل رایش رانیسکی» و «گونتر گراس» و در مونیخ به «پیتر هاندکه» اشاره کرد.

گفتنی است نخستین جایزه‌ی مشترک « توماس مان » در تاریخ 6 دسامبر 2009 در شهر مونیخ اهدا خواهد شد.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...