جشنواره تابستانی کتاب پاریس که در چند روز گذشته حال و هوایی خاص به این شهر بخشیده بود، دیروز به کارخود خاتمه داد.

این برنامه که امسال سومین سال خود را تجربه می‌کرد، توانست با عنوان «زندگی‌های واقعی – جست‌وجو در خاطرات و بیوگرافی» شکل جدیدی از واقعیت‌گریزی را در قالب کتاب به پاریسی‌ها ارائه کند.

به گزارش ایبنا، در این جشنواره شماری از سرشناس‌ترین نویسندگان گردهم آمده ‌بودند و نویسندگانی چون پل استر، جانگ چنگ، هرمیون لی، املی نوتومب و جانت وینترسون، در خلال آن به استقبال ژانر خاطره‌نویسی رفتند و با بررسی بسیار جدی در نمونه‌های ادبی، به کنکاش این مساله پرداختند که کجا یک اثر داستانی تمام و یک اثر غیرداستانی شروع می‌شود؟

به نظر می‌رسد این موضوع از زمینه کافی برای آزمودن برخوردار بود، خصوصا به دنبال موج عیان تقلب ادبی در چند سال اخیر که به راه افتاده است نظیر موضوع بسیار جدید خاطره‌نویسی تقلبی «میشا دفونسکا» درباره هولوکاست و نیز «عشق و عواقب آن» اثر «مارگارت بی. جونز» که به چگونگی پرورش تبهکاران در یک شهر پرداخته بود و حقیقت و خیال را به عنوان بیوگرافی واقعی درهم آمیخته بود. به همین دلیل نیز جشنواره تابستانی پاریس همه برنامه‌هایش را پیرامون این موضوع متمرکز کرد.

از دیگر برنامه‌های جشنواره سخنرانی "جانت وینترسون" با عنوان «چگونه باید خاطرات را گفت – اتوبیوگرافی و خلاقیت» بود که روز شنبه برگزارشد. «یان جک» و «آ.ام هومز» و «سیری هاست‌وت» نیز روز بعد درباره «خاطره و داستان» سخن گفتند. روخوانی کتاب به زبان انگلیسی و فرانسه و گفت‌وگوی پس از آن درباره کتاب‌ها نیز از دیگر برنامه‌های این جشنواره بود و سخنرانان این برنامه‌ها برای مخاطبان خود کتاب‌هایشان را امضا کردند.

از برنامه‌های ویژه این جشنواره، امضای کتاب به وسیله «آنتونیا فراسر» بیوگراف‌نویس فرانسوی پس از نمایش فیلم «ماری آنتوانت» بود که در سال 2006 به وسیله «سوفیا کاپولا» برمبنای رمان پرفروش او در سال 2001 ساخته شد. پل آستر، نویسنده سرشناس آمریکایی نیز بخش‌هایی از جدیدترین کتابش را با عنوان «مردی در تاریکی»‌ روخوانی کرد. «شیو مالیک» هم درباره «بیوگرافی و روزنامه‌نگاری در دوره تروریسم» صحبت کرد.

نویسندگان نوپا نیز از فرصت به دست آمده برای شرکت در کارگاه دور روزه که به وسیله «کارولین بورک» نویسنده بیوگرافی «لی میلر» استفاده کردند. در این جشنواره جانگ چنگ نیز به روخوانی بیوگرافی‌اش «مائوتسه تونگ» پرداخت. این جشنواره که در دو سال گذشته چندان موفقیت‌آمیز نبود، امسال با برنامه‌های خوب و کامل توانست جای خود را در میان برنامه‌های ادبی باز کند.

جشنواره تابستانی امسال پاریس با حمایت فروشگاه کتاب «شکسپیر و کمپانی» از 12 تا 15 ژوئن در برابر کلیسای نوتردام برگزار شد.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...