نتیجه یک گزارش جدید آشکار می‌کند که حدود یک چهارم امریکایی‌ها در طول 12 ماه گذشته هیچ کتابی را مطالعه نکرده‌اند.

یک‌چهارم آمریکایی‌ها در سال گذشته هیچ کتابی نخوانده‌اند

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، یک نظرسنجی که اخیرا توسط مرکز تحقیقاتی پیو انجام شده نشان می‌دهد که ویژگی‌های جمعیت‌شناختی همانند سطح تحصیلات، سطح درآمد، نژاد و غیره می‌تواند با خواندن و یا نخواندن کتاب ارتباطی معنادار داشته باشد.

بر اساس این نظرسنجی 23 درصد از افراد بزرگسال امریکایی گفته‌اند که در طول سال گذشته هیچ کتابی را در هیچ‌کدام از فرمت‌های موجود در بازار مطالعه نکرده‌اند.

این نظرسنجی هم‌چنین آشکار کرد که 28 درصد از افراد 50 ساله و بالاتر در طول 12 ماه گذشته هیچ کتابی را نخوانده‌اند در حالی که تنها 19 درصد از افراد بین 18 تا 49 سال اذعان کرده‌اند هیج مطالعه‌ای در طول سال گذشته نداشته‌اند.

این اقرار به عدم مطالعه در طول سال گذشته در میان افراد سفیدپوست بزرگسال امریکایی 20 درصد بوده؛ در حالی که درمیان سیاه‌پوستان امریکایی 25 درصد و بین بومی‌های امریکای لاتین به 38 درصد رسیده است.

در گزارش پیو آمده که تفاوت آماری قابل توجهی در میزان مطالعه جنس زن و مرد در این مطالعه مشاهده نشده است.

این مطالعه همچنین نشان می‌دهد که عوامل اجتماعی نیز در مطالعه و عدم مطالعه پاسخ‌دهندگان به این نظرسنجی نقش داشته است.

بر اساس این نظرسنجی 39 درصد از پاسخ‌دهندگان با تحصیلات دبیرستان و یا کمتر گفته‌اند که در طول 12 ماه گذشته هیچ کتابی نخوانده‌اند در حالی که در بین فارغ‌التحصیلان کالج این آمار 17 درصد و در میان افراد با تحصیلات عالی فقط 11 درصد بوده است.

به همین ترتیب احتمال افراد با درآمد کمتر از 30 هزار دلار در سال که در طول سال گذشته کتاب نخوانده‌اند، نسبت به افرادی که درآمد آن‌ها در طول سال بیشتر از این مبلغ بوده، بیشتر است؛ و هرچه میزان درآمدها افزایش یافته، درصد کتاب‌نخواندن بین افراد مورد مطالعه کم‌تر شده و دربین افراد با 750 هزار دلار درآمد سالیانه به تنها 15 درصد رسیده است.

مکان زندگی نیز از دیگر عوامل تاثیرگذار بر نتیجه این نظرسنجی بوده به این ترتیب که فقط 18 درصد از پاسخ‌دهندگانی که در مناطق شهری سکونت داشته‌اند، گفته‌اند هیچ مطالعه‌ای نداشته‌اند در حالی که 25 درصد از ساکنین حومه شهر در نظرسنجی از عدم مطالعه خود در طول سال گذشته خبر داده‌اند و در روستا نیز این آمار به 29 درصد افزایش داشته است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...