محمد قاسم‌زاده (1334 - نهاوند) از برجسته‌ترین رمان‌نویسان و پژوهشگران معاصر و از اعضای هیات‌علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است که از اواخر دهه شصت تا امروز بیش از 10 رمان منتشر کرده که برخی از آنها عبارت است از: «شهسوار بر باره باد»، «شهر هشتم»، «توراکینا»، «رویای ناممکن لی‌جون»، «چیدن باد» و «مردی که خواب می‌فروخت». جز اینها، او مجموعه 10‌جلدی «افسانه‌های ایرانی» به‌همراه چند کتاب پژوهشی دیگر از متون کهن فارسی را در کارنامه‌اش دارد. رمان «چیدن باد» در سال 95 به‌عنوان بهترین رمان سال از سوی جایزه مهرگان ادب انتخاب شد. او در این یادداشت از اولین آشنایی و دوستی با کتاب نوشته است:

محمد قاسم زاده

پیش از رفتن به دبستان، کتاب را شناختم. پدرم عاشق سعدی بود و کلیات او را داشت. اشعار او را مرتب با صدای بلند می‌خواند. اما در دبستان اسم صادق هدایت را شنیدم. عجبا که در کتابخانه کوچک دبستان، «بوف کور» هم بود. شروع به خواندن آن کردم. هر صفحه که جلوتر می‌رفتم، بیشتر سردرگم می‌شدم. معلمی که اهل کتاب بود، گفت من هم آن را نمی‌فهمم. «دید و بازدید» آل احمد را که من داد از داستان‌هایش سردرمی‌آوردم. با کتاب‌ها ور می‌رفتم تا سال 47 همان معلم کتاب «ماهی سیاه کوچولو» را به من داد. دبستان را تمام کرده بودم و می‌خواستم به دبیرستان بروم. این کتاب مرا که سرگشته بودم، عاشق ادبیات کرد. صمد بهرنگی زنده بود.

برخی از کتا‌ب‌هایی که در این دوران نوجوانی روی من تاثیر گذاشت، اینها هستند: «شوایک سرباز ساده‌دل» نوشته هاشک، «ابله» داستایفسکی، «مرشد و مارگریتا» نوشته بولگاکوف، و «آقای رئیس‌جمهور» نوشته آستوریاس.
برخی از کتاب‌هایی که که مرا در حین خواندن شگفت‌زده کرد، یکی «دشمنان» چخوف بود، یکی «شب‌های روشن» داستایفسکی، و بعدی‌ها هم عبارت از است: «پخمه» عزیز نسین، «خیمه‌‌شب‌بازی» صادق چوبک، به‌ویژه «خیمه‌شب‌بازی». ارزش چوبک از آن زمان تاکنون همواره در نظرم بیش‌تر شده است.

اما کتاب‌هایی که هر کسی را می‌تواند حیرت‌زده کند و آرزو کنی نویسنده‌اش باشی، یکی «آقای رئیس‌جمهور» نوشته میگل آنخل آستوریاس است: چه عمقی دارد این رمان در بازتاباندن جامعه گواتمالا و چه ارزش ادبی والایی. آستوریاس استوانه ادبیات آمریکای لاتین و «آقای رئیس‌جمهور» استوانه آثار اوست. این نویسنده چه قدرتی نشان می‌دهد در توصیف طبقات فرادست و فرودست که هر دو رو به سقوط می‌روند. هر صفحه این رمان خود دنیایی است. یکی از قدرتمندترین صحنه‌های رمان، آن‌جایی‌که زن مامور پلیسی را نشان می‌دهد که بچه مرده‌اش را در آغوش گرفته و روی کف سیمانی سلول خوابیده. رئیس پلیس می‌خواهد او را به عشرتکده‌ای بفروشد. آستوریاس در پایان می‌نویسد کف سرد این سلول گرم‌تر از بستر آن عشرتکده است. واقعا لرزه به تن می‌اندازد توصیف آن. چندبار این کتاب را خوانده‌ام و لذت برده‌ام. چه خوب است که آدم به نویسنده‌ای در قدوقواره آستوریاس حسادت کند.

در ادبیات جهان نویسنده‌های فراوانی هستند که هر خواننده جدی و نویسنده‌ای را شیفته می‌کنند. وقتی می‌گویم نویسنده خارجی، یعنی یک سیاره در برابر خود داریم. امروزه برخلاف سال‌های جوانی، کمتر شیفته نویسنده‌ای می‌شوم. بیش‌تر کتاب‌ها توجهم را برمی‌انگیزد. مثلا «مرگ آرتمیو کروز» یا «پوست‌انداختن» اثر کارلوس فوئنتس را بسیار دوست دارم، ولی «گرینگوی پیر» از این نویسنده اصلا توجهم را جلب نکرد. آثار ارنستو ساباتو، بهومیل هارابال و ایوان کلیما در کلیت‌شان تحسین‌برانگیزند، به‌خصوص «تنهایی پرهیاهو»، «فرشته ظلمت» یا «نه فرشته نه قدیس». در ادبیات ایران هم همین حکم مصداق دارد. کتابی را از نویسنده‌ای می‌پسندم و کتاب دیگرش مایوسم می‌کند.

از شخصیت‌های ادبیات داستانی، شخصیت شوایک را دوست دارم. یارسلاو هاشک شخصیتی آفریده که از جنبه‌های بسیار دوست‌داشتنی است. چگونه شوایک با تمام ساده‌دلی خود که ویژگی اصلی شخصیت طنز در ادبیات غربی است، همه‌چیز را به سخره می‌گیرد، بی‌اینکه خود قصد سخره داشته باشد. هاشک به شوخی جدی‌ترین شخصیت را آفریده است. کسی که به همه جا سر می‌زند و پوچی و پوکی همه چیز را برملا می‌کند. شوایک فرزند خلفِ دُن کیشوت است. رگه‌هایی از او را در چاپلین و تمام کمدین‌های بزرگ می‌توان دید.

آرمان ملی

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...
طنز مردمی، ابزاری برای مقاومت است. در جهانی که هر لبخند واقعی تهدید به شمار می‌رود، کنایه‌های پچ‌پچه‌وار در صف نانوایی، تمسخر لقب‌ها و شعارها، به شکلی از اعتراض درمی‌آید. این طنز، از جنس خنده‌ و شادی نیست، بلکه از درد زاده شده، از ضرورت بقا در فضایی که حقیقت تاب‌آوردنی نیست. برخلاف شادی مصنوعی دیکتاتورها که نمایش اطاعت است، طنز مردم گفت‌وگویی است در سایه‌ ترس، شکلی از بقا که گرچه قدرت را سرنگون نمی‌کند اما آن را به سخره می‌گیرد. ...
هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...
در طبقه متوسط، زندگی عاطفی افراد تحت تأثیر منطق بازار و بده‌بستان شکل می‌گیرد، و سرمایه‌گذاری عاطفی به یکی از ابزارهای هدایت فرد در مسیر موفقیت و خودسازی تبدیل می‌شود... تکنیک‌های روانشناسی، برخلاف ادعای آزادی‌بخشی، در بسیاری از موارد، افراد را در قالب‌های رفتاری، احساسی و شناختی خاصی جای می‌دهند که با منطق بازار، رقابت، و نظم سازمانی سرمایه‌دارانه سازگار است ...
صدام حسین بعد از ۲۴۰ روز در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۳ در مزرعه‌ای در تکریت با ۷۵۰ هزار دلار پول و دو اسلحه کمری دستگیر شد... جان نیکسون تحلیلگر ارشد سیا بود که سال‌های زیادی از زندگی خود را صرف مطالعه زندگی صدام کرده بود. او که تحصیلات خود را در زمینه تاریخ در دانشگاه جورج واشنگتن به پایان رسانده بود در دهه ۱۹۹۰ به استخدام آژانس اطلاعاتی آمریکا درآمد و علاقه‌اش به خاورمیانه باعث شد تا مسئول تحلیل اطلاعات مربوط به ایران و عراق شود... سه تریلیون دلار هزینه این جنگ شد ...