رمان وحشت «تا پایان این‌فصل تعطیل است»[Closed for the season: a mystery story] نوشته مری داونینگ هان [Mary Downing Hahnبا ترجمه الهه مرادی و میلاد بابانژاد توسط انتشارات پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شد.

تا پایان این‌فصل تعطیل است»[Closed for the season: a mystery story] نوشته مری داونینگ هان [Mary Downing Hahn

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، مری داونینگ هان، نویسنده آمریکایی این‌کتاب، ۸۲ داستان دارد و به نوشتن رمان‌های نوجوان شهرت دارد. نشر پیدایش، پیش‌تر ترجمه رمان وحشت «شبح عمارت کراچفیلد» را از این‌نویسنده چاپ کرده است. داونینگ هان جایزه ادگار برای بهترین کتاب کودک و نوجوان و نامزدی جایزه دوروتی کانفیلد را به‌خاطر این‌کتاب در کارنامه دارد.

نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۰۹ منتشر شد و داستانش درباره دو پسربچه سیزده‌ساله با نام‌های آرتور و لوگان است که تلاش دارند با کمک هم، معمای یک‌قتل را حل کنند. آن‌ها در مسیر تحقیقات خود به یک پارک تفریحی و شهربازی می‌رسند که برای یک فصل تعطیل شده است.

قتلی که آرتور و لوگان در پی پرده‌برداری از معمای آن هستند، سال‌ها پیش در خانه‌ای قدیمی رخ داده که خانواده لوگان به آن‌ اسباب‌کشی کرده‌اند. وقتی هم پایشان به شهربازی متروکه باز می‌شود، با مکانی پر از معما و خطر روبرو می‌شوند و از خود می‌پرسند پایشان چگونه به آن‌جا باز شد؟ پس از گیر افتادن در آن‌محل مخوف، باید راه نجات و خروج را پیدا کنند و ...

«تا پایان این‌فصل تعطیل است» در ۲۱ فصل نوشته شده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

"پایین سرازیری تپه، صدای سگ‌ها را شنیدیم که همچنان پارس می‌کردند، اما انگار علاقه‌ای به دنبال‌ کردن‌مان نداشتند. شاید فقط می‌خواستند ما را بترسانند. خب مطمئنا موفق شدند. قلبم آن‌قدر محکم و تند می‌زد که نگران بودم منفجر شود.
با عصبانیت به آرتور گفتم: «اون سگ‌ها از سگ‌های کتاب درنده باسکرویل هم گنده‌تر و درنده‌تر بودن. دیگه هیچ‌وقت پام رو اینجا نمی‌ذارم.»
آرتور موهای خیس عرقش را از روی پیشانی‌اش عقب زد و همان‌طور سیخ و روی هوا رهای‌شان کرد و گفت: «همون‌طور که جیمز باند گفته، هرگز نگو هرگز.»
پشت سر هم گفت: «هرگز، هرگز، هرگز.»
وقتی بالاخره به خانه رسیدیم، پاهایم درد می‌کرد. در واقع وقتی از دوچرخه پیاده شدم چیزی نمانده بود که بیفتم. حسابی خسته شده بودم. قبل از آنکه بخواهم به سمت خانه بروم تا توی وان حمام دراز بکشم و استراحت کنم، خانم جنکینز از دم در خانه‌شان صدای‌مان کرد.
گفت: «یکی اینجاست که می‌خواد ببیندت.»
ویولت روی صندلی پشت میز غذاخوری نشسته بود و دقیقا اندازه من خسته و داغون بود. آدمک‌های زنجفیلی روی میز پخش بودند."

این‌کتاب با ۲۴۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۴۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...