ترجمه هفتمین رمان مجموعه «گروهان سیاه» نوشته گلن کوک با عنوان «او تاریکی است»، توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، گلن چارلز کوک نویسنده فانتزی‌نویس آمریکایی متولد سال ۱۹۴۴ است که به‌خاطر نوشتن مجموعه‌کتاب‌های فانتزی مانند «گروهان سیاه» شناخته می‌شود. کتاب‌های «گروهان سیاه» تلفیقی از فانتزی سیاه و فانتزی حماسی را در بر می‌گیرند. داستان‌های مجموعه مذکور درباره گروهی از سربازان نخبه و مزدور به نام گروهان سیاه است.

کتاب‌های اول تا ششم این مجموعه به‌ترتیب عبارت‌اند از: «گروهان سیاه»، «سایه‌های ابدی»، «رز سپید»، «کتاب چهارم: بخش اول سر نیزه نقره‌ای»، «کتاب چهارم : بخش دوم بازی‌های‌ سایه»، «رویاهای پولادین» و «فصل حزن».

مجموعه «گروهان سیاه» دربرگیرنده ۹ کتاب است که می‌توان آن‌ها را در ۳ فصل اصلی تقسیم‌بندی کرد: کتاب‌های شمال، کتاب‌های جنوب و سنگ درخشان.

در معرفی این مجموعه می‌خوانیم: باد با دَمی گزنده می‌نالد و زوزه می‌کشد. صاعقه می‌غرد و فریاد می‌کشد. خشم نیرویی محرک در دشت سنگ درخشان است. حتی سایه‌ها هم ترسیده‌اند. در قلب دشت، دژ خاکستری عظیمی، ناشناخته و کهن‌تر از هر خاطره‌ نگاشته شده، سر به فلک‌کشیده است. برجی باستانی روی شیارِ ایجادشده در دشت واژگون شده است. از درون دژ صدای کوبه‌ای بم، مهیب و شمرده همچون تپیدن قلب دنیایی خفته، سکوت کهن را درهم می‌شکند. مرگ ابدیت است. ابدیت سنگ است. سنگ سکوت است. سنگ ناطق نیست اما سنگ به یاد می‌آورد. و این چنین واپسین جنبش سنگ درخشان آغاز گردید...

این کتاب با ۶۶۴ صفحه و قیمت ۸۵ هزار تومان منتشر شده است. مجموعه هفت‌جلدی «گروهان سیاه» هم با قیمت ۲۹۳ هزار تومان عرضه شده است.

معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...
بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...