• 17 آبان 1403

    برگزیدگان-ششمین-دوسالانه-بینالمللی-کارتون-کتاب

    علی پاک‌نهاد از ایران، کسوسانتو لیوسویا از اندونزی و ایزابلا کوالسکا از لهستان به ترتیب به عنوان برگزیدگان اول تا سوم ششمین دوسالانه بین‌المللی کارتون کتاب در بخش حرفه‌ای معرفی شدند. جایزه نفر اول این بخش هزار یورو ... سعید صادقی، حمیدرضا مسیبی و علیرضا پاکدل به عنوان نفرات شایسته تقدیر در این بخش برنده جایزه هشت میلیون تومانی شدند... در بخش «کتاب، فلسطین و مقاومت غزه» نیز اکبر تراب پور، سیدمحمد جواد طاهری و محمدعلی رجبی، شایسته تقدیر شناخته شدند ...

  • 25 اردیبهشت 1401

    مسالهی-کتاب-خواندن-در-گفتوگو-با-تقی-آزاد-ارمکی

    اگر قرار باشد ما همه آدم‌ها را کتابخوان کنیم ابتذال شکل می‌گیرد... چرا استادان دانشگاه ما؛ چرا مجریان تلویزیون، کارگردانان و بازیگران ما کتاب نمی‌خوانند؟... مساله اساسی ما، مساله هویت است و همچنان نمی‌دانیم که آیا ما ایرانی، مسلمان، شیعه، باستانی، شرقی هستیم... نه خشونت و نه استهزا بلکه همراهی و اعتنا به دیگری مبتنی بر عنصری به نام صلح و سازگاری... ما باید به زیست آرام توجه کنیم، زیستی که با هم بودن را امکانپذیر می‌کند و این زیست نه با آرمانگرایی و نه با ضرورتگرایی اتفاق نمی‌افتد ...

  • 28 آبان 1400

    من-پیش-از-تو-من-بعد-از-تو-من-وسط-تو-فاطمه-خسروانی

    کتب پشت ویترینی خیابان انقلاب، بعد از لُنگ، کاربردی‌ترین کالایی است که در ایران یافت می‌شود... الکی که نمی‌شود رفت و به دختر مردم شماره داد. باید آمادگی داشته باشید... از این کتابای کلفت دخترپسری که دیر تموم می‌شه نداری؟... بعد از اطمینان‌یافتن از این‌که تپه طاهری باقی نمانده، به جان ادبیات مظلوم می‌افتند و دست به قلم می‌برند و به تن کاغذ، درّ و گوه‌ر می‌پاشند... خواندن بنرهای تبلیغاتی، ترکیبات پفک، کامنت‌های زیرپست کارداشیان‌ها و توییت‌های «لاک زدم» و «جیش دارم» را جزو ساعات مطالعه حساب کرد ...

  • 20 اسفند 1399

    پیام-محمد-مصطفی-عقاد

    در آن جزیره‌ی تعصب و جاهلیت، در میان مردمانی که به کینه و کشتار «مفتخر» بودند؛ به فرمانده‌ی سلحشورانش می‌گوید: هر اسیری که به ده مسلمان، «خواندن» بیاموزد؛ آزاد شود! گویی حیات اسلام بیش از هرچیز به «خواندن» بسته است. گویی مسلمانی با خواندن معنا می‌شود؛ که از روز اول، در پیام اول از آیه‌ی اول هم، دستور رسیده بود: «اقراء».... حدود ۱۲درصد جمعیت جمهوری اسلامی ایران، بی‌سوادِ مطلق هستند. بیسواد مطلق!... ۴۳درصد بی‌سوادان جهان در کشورهای اسلامی زنده هستند! ...

  • 20 فروردین 1399

    جنس-بنجل-غرور-و-بیسوادی-ما-گفتوگو

    یک نفر کمونیست انشایی درباره خمس خواند و آن را نژادپرستی دانست... تمام گروهها حذف شدند و کتابفروشی‌ها و بساط ها جمع شد... رمان ما را عرفی می‌کند و ما را وارد جامعه می کند. رمان بخوانید تا حرف دیگران را بفهمید... فکر نمی کنم هیچ آخوندی در ایران به اندازه آقای مطهری مطالعه کرده باشد... ما ادعا می‌کنیم همه چیز داریم و همه چیز می فهمیم و مرتب دنیا را متهم می کنیم که به ما نیاز دارد درحالی که ما نیازمندیم... درباره آثار خودم: شرمنده ام! حرف دیگری ندارم. ...

  • 22 دی 1397

    غرق-شدن-در-کتابها-با-مغز-ما-چه-میکند

    هرکس می‌خواهد ما را به کتاب‌خواندن ترغیب کند، معمولاً چند حرف کلیشه‌ای برای گفتن دارد: کتاب دیدت را وسیع می‌کند یا تجربۀ دیگران را در اختیارت می‌گذارد. اما واقعیت این است که این حرف‌ها فایده‌ای ندارد، مگر آنکه یک‌بار، هنگام خواندن یک کتاب، آن صاعقه به عمق جانتان بنشیند. صاعقه‌ای که باعث می‌شود با شخصیت کتابی که می‌خوانید، گریه کنید، بخندید یا خشمگین شوید. مطالعات عصب‌شناختی جدید یافته‌های شگفت‌آوری را دربارۀ حالات مغزی ما هنگام خواندنِ عمیقِ یک کتاب کشف کرده‌اند. ...

Loading
کتاب نظم جامعه را به هم می‌زند و مردم با کتاب خواندن آرزوهایی پیدا می‌کنند که حکومت‌ها نمی‌توانند برآورده کنند... فرهنگ چیزی نیست که یک بار ساخته شود و تمام شود. فرهنگ از نو دائماً ساخته می‌شود... تا سال ۲۰۵۰ ممکن است مردم کتاب را دور بریزند... افلاطون می‌گوید کتاب، انسان‌زدایی هم می‌کند... کتاب، دشمن حافظه است... مک لوهان می‌گوید کتاب به اندازه تلویزیون دموکراتیک نیست و برای نخبگان است! ...
نیمکت‌هایی به شکل کتاب‌های باز در اطراف لندن... مرد جوان در حال خوردن ساندویچ و خواندن کتاب... برج کتاب... مجسمه کالین فرث بازیگر نقش آقای دارسی در فیلم «غرور و تعصب»... درخت کتاب... مرد کتابی... آبنمای کتابی... خرس پدینگتون در ایستگاه راه‌آهن... کلاهدوز دیوانه و خرگوش مارس بدون آلیس در سرزمین عجایب... و شازده کوچولو در ژاپن ...
مادرم قبل از اینکه ازدواج کند، برای مطبوعات قصه می‌نوشت... پسر! چارلز دیکنز بخون تا زندگی کردن یاد بگیری!... تارزان جزو اولین کتاب‌هایی است که خواندم... عاشق سعدی هستم... هنر فراتر از زندگی ما می‌رود و نتیجه‌اش به زندگی ما بازمی‌گردد... اصلا حاضر نیستم کتاب الکترونیکی بخوانم؛ بوی کاغذ را باید بشنوم... کارهای طاهره صفارزاده بود بهترین نمونه‌های شعر زنانه در ادبیات ما هستند ...
تا پنجم ابتدایی، شاهنامه را با پدر خوانده بودیم... برای نگارش یک فیلمنامه تاریخی به نام «زیر سایه تفنگ» که آقای کیمیایی قصد نگارش آن را داشتند به کتابخانه مجلس می‌رفتم... مخالفین سیاسی به اسم دیوانه به دیوانه‌خانه فرستاده می‌شدند... مادرم فکر کرده بود ممکن است کتابخانه بسیار بزرگ من دردسرساز شود... تمام کتاب‌های مرا آتش زد ...
وازهه که ما چرا نباید کتاب بخوانیم اما... مال اون‌وقتاس که مردم بیکار بودن... «لایک» نداره. بیشتر کتابا حتی ازشون «کپشن»م درنمیاد یا اگه درمیاد لایک‌خور نیست... بهداشتی هم نیست. آدم هرورقی که میخواد بزنه، باید انگشت‌شو تفمال کنه... میدونید همون درختا اگه برای کتاب قطع نشن، میتونن چقدر ذغال لیموی خوب بدن و چقدر قلیون دوسیب... کی جواب کله‌های سم‌گرفته ما رو میده؟... ندونی این هفته «فاطما گل» چیکار کرده، تو دورهمی نمیتونی تو بحس شرکت کنی ...
به صورت ۲۴ ساعته در اختیار دانشجویان قرار دارد... کل بنای آن از چوب است... به شکل یک جعبه سفید با ۶۰ هزار پنجره کوچک گرد طراحی شده است... اولین کتابخانه تخصصی مخصوص کتاب‌های کودکان در ژاپن... آجری به سبک رنسانس با پنجره‌های بزرگ و یک ساختمان نوساز در پشت که با یک تونل شیشه‌ای... سقف شیشه‌ای و پنجره‌های بزرگ سالن داخلی، دیوارهای چوبی و نورپردازی حیرت‌انگیز... ورود به این کتابخانه با کفش ممنوع است ...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...