نقد و بررسی کتاب «تاریخ کتابخوانی» [A history of reading] نوشته آلبرتو مانگوئل [alberto manguel]، تعدادی از اهالی قلم و کلمه را در کتابخانه مرکزی پارک‌شهر دورهم جمع کرد. احسان رضایی و محمد ملاعباسی، منتقدین نشست بودند ومرتضی کاردر، مدیرنشر هرمس هم در این نشست سخنرانی کرد.

تاریخ کتابخوانی» [A history of reading] نوشته آلبرتو مانگوئل [alberto manguel] تاریخی از خواندن

به گزارش کتاب نیوز به نقل از جام جم؛ احسان رضایی، منتقد در این نشست درباره آثاری که از مانگوئل در ایران ترجمه شده، گفت: اکنون پنج‌کتاب از این نویسنده در ایران ترجمه شده اما پیش از این اطلاعات کمی درباره او وجود داشت. درباره این اثر نیز کمی فرآیند چاپ کتاب به‌دلیل ویراستاری طولانی شد اما سال گذشته کتاب منتشر و استقبال خوبی از آن شده است. این کتاب یکی از مهم‌ترین آثاری است که درباره مطالعات خواندن درجهان تالیف شده است. تا پایان سال گذشته نیز این اثر در بین ده اثر خوب و حتی می‌توانم بگویم بین سه کتاب برتر کشور در سال گذشته بوده است.این منتقد ادبی افزود: درباره کتابخوانی تصوراشتباهی وجودداردمبنی بر این‌که هر فردی پس از تحصیلات ابتدایی می‌تواند کتاب مطالعه کند. همیشه به ما گفته می‌شود در اوقات فراغت کتاب بخوانیم در‌حالی‌که این‌طور نیست‌؛ همه بلد هستیم میخ را بکوبیم اما نجار نیستیم‌؛ پس همه باسوادان می‌توانند کتاب بخوانند اما کتابخوان نیستند.

کتابخوانی مهارت است
وی با بیان این‌که کتابخوانی مهارت است و برای رسیدن به نقطه مطلوب باید تجربه کسب کرد، عنوان کرد: یک اشتباه رایج در خانواده‌ها این است که فکر می‌کنند تنها با خرید کتاب برای فرزندشان او کتابخوان می‌شود‌؛ در حالی‌که این‌طور نیست. اگر والدین کتابخوان نباشند حتی کودک ۱۴ ساله هم درس بخواند باز کتابخوان نمی‌شود. این کتاب و آثاری از این‌دست به ما می‌گویند کتابخوانی چیست و این مهارت چگونه به‌دست می‌آید. پس هر نهادی که می‌خواهد آمار کتابخوانی را افزایش دهد باید از این کتاب کمک بگیرد.رضایی با بیان این‌که مانگوئل نویسنده کتاب «تاریخ کتابخوانی» خودش همه مراحل مواجهه با کتاب را از سر گذرانده، بیان کرد: مثلا او در نوجوانی کتابفروشی می‌کرده است‌؛ آنجا با بورخس آشنا می‌شود که در عین نابینایی، اسطوره کتابخوانی است. جالب است بدانید بورخس تمام داستان‌های فوق‌‌العاده‌اش را در همین دوره نابینایی خلق کرده است. این نوجوان یعنی مانگوئل کتاب‌های جدید را برای بورخس می‌برده و با لذت برای او می‌خوانده است. در آینده او ادیب می‌شود و به ریاست کتابخانه آرژانتین می‌رسد.

وی ادامه داد: آثار دیگر مانگوئل نیز درباره خواندن است و بیشترین اثر را در این‌باره نوشته است. این کتاب را می‌توان به‌صورت تکه‌تکه هم خواند و نیازی به مطالعه به‌صورت خطی ندارد. در‌مقام خواننده هم می‌توانم بفهمم این ترجمه خوب است یا خیر، چون بسیاری از مترجمان زبان روانی دارند. لحن هم بسیار مهم است. به طور مثال هر نویسنده‌ای لحنی دارد‌؛ مانگوئل یک لحن شوخ و بازیگوشی دارد و از تجربه طولانی با کتاب یاد گرفته هیچ‌چیز را جدی نبیند. او فرآیندهای مختلفی را از سر گذرانده و با همه‌چیز شوخی می‌کنداماشوخی‌هایش هم خیلی عیان نیست.این منتقدادبی در‌خصوص‌تاریخچه‌خاطره‌نویسی‌وخاطره‌خوانی گفت: شخصی‌نویسی در فرهنگ اسلامی و ایرانی تابو بوده است. پس تعداد کمی سرگذشت‌نامه شخصی داریم‌؛ بنابراین آثاری مانند کتاب تاریخ کتابخوانی از این منظر هم قابل ستایش است.

خواندن تمام نمی‌شود
محمد ملاعباسی، دیگر منتقد حاضر در نشست هم عنوان کرد: تجارب مختلفی که در این کتاب از آن سخن گفته شده به‌نوعی تاریخ خواندن را بیان می‌کند. حال سؤال این است که در این تواریخ از زمان باستان تاکنون چه‌وجهی همه این تجارب را به‌هم متصل می‌کند؟ پاسخ به این سؤال بسیار مهم است، چون همواره بیان می‌شود که پایان خواندن فرارسیده و شرایط آخر‌الزمانی است. بنابراین پاسخ به این سؤال نشان می‌دهد خواندن تمام نمی‌شود، همان‌طور که بسیاری از عملکردهای حیاتی انسان به پایان نمی‌رسد.وی اضافه کرد: مانگوئل در این کتاب نشان می‌دهد چگونه کارگران، زنان، کودکان و...کتابخوانی را آغاز کردند. شرح این تاریخ برای مخاطب بسیار جذاب است.

وی با بیان این‌که کتاب مانگوئل در هر دوره‌ای دسته‌ای از کتاب‌دوستان را شرح می‌دهد که شیوه‌های بدیل خواندن برایشان ناخوشایند است، تنها شیوه خاصی را کتابخوانی می‌دانند و تغییرات جدید را به رسمیت نمی‌شناسند، گفت: در این فرآیند، نسل‌های جدید خود را پیدا و گویی انواع خواندن را کشف می‌کنند. پس نمی‌توانیم ادعا کنیم که عصر خواندن به پایان رسیده چون ممکن است افراد در سنین بالاتر کتاب بخوانند یا مثلا ژانرهایی با خواندن طرفداران بیشتری بیابند. پس خواندن راه خودش را پیدا می‌کند.

کار اصلی مانگوئل کتاب‌پژوهی است
مرتضی کاردر
، مدیر نشر هرمس هم در بخش دیگری از این نشست با بیان این‌که کار اصلی مانگوئل کتاب‌پژوهی و نوشتن درباره کتاب است، عنوان کرد: تاریخ کتابخوانی او از مهم‌ترین آثار درباره کتابخوانی است‌؛ چون موقعیت او ویژه بوده است. مانگوئل متولد آرژانتین است. پدرش نخستین سفیر کشور در رژیم اشغالگر قدس بوده است. تا هفت سالگی در فلسطین بوده و بعد به آرژانتین بر می‌گردد. او از طبقه نخبه این کشور بوده و در نوجوانی در یک کتابفروشی کار می‌کرد که بورخس به آنجا می‌آمد. برای کمتر آدمی در چنین سنینی مواجهه با بورخس پیش می‌آید‌؛ چون مادر بورخس پیر بوده و توانایی نگهداری از او را نداشته، مانگوئل برای او کتاب می‌آورد. وی افزود: مانگوئل فلسفه می‌خواند. به اروپا و فرانسه می‌رود. سال‌های زیادی را در کانادا و آمریکا می‌گذراند. او تا اندازه‌ای که لازم است اسلام، کتاب مقدس، ادبیات کشورهای مختلف و... را می‌شناسد و سفرهای او به کشورهای مختلف باعث شده نویسنده‌ها را بشناسد و تاریخ را به خوبی بداند. پس ادبیات داستانی برای او جدی است.

کاردر درباره ترجمه اثر گفت: ترجمه برخی از کتاب‌ها برای مادشوار است‌؛ بدین معنا که برخی متن‌ها به کل تاریخ ارجاعات زیادی دارد. این اثر هم چنین است وبه همین دلیل، ترجمه و ویراستاری آن کار سختی است. مترجم توانسته لحن نویسنده را به‌خوبی در اثر نشان دهد. من در چاپ اثر وسواس خاصی داشتم ومی‌خواستم درهرویراستاری جدیدی نکته متفاوتی باشد‌ اما به‌دلیل ارجاعات زیاد در متن افتادگی‌هایی وجود دارد که می‌توانست بهتر شود. برای چاپ چهارم کتاب، صفحه‌آرایی و عکس‌ها متفاوت می‌شود.

دعوت خوانندگان به سفری لذت‌بخش
«تاریخ کتابخوانی» نوشته‌ آلبرتو مانگوئل، در سال۱۹۹۶منتشر شد و به بررسی فرهنگ خواندن در‌طول تاریخ می‌پردازد. مانگوئل، نویسنده، مترجم، و ویراستار آرژانتینی-کانادایی، با استفاده از دانش گسترده و علاقه شخصی‌اش به کتاب‌ها و خواندن، سفری وسیع و جذاب از تاریخ خواندن را از دوران باستان تا عصرحاضر ارائه می‌دهد.کتاب بابررسی شیوه‌های اولیه‌ خواندن،از نشانه‌گذاری‌های اولیه روی لوح‌های گلی و پاپیروس‌ها شروع می‌شود و تا عصر دیجیتال و انقلاب‌هایی که در نحوه‌ دسترسی به متن و خواندن تغییر ایجاد کرده‌اند، پیش می‌رود. همچنین نویسنده، به بررسی نقش خواندن در توسعه‌ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جوامع در طول تاریخ می‌پردازد. او به نحوه‌ تاثیرگذاری خواندن برجنبش‌های اصلاحی، انقلاب‌ها وتغییرات فرهنگی اشاره می‌کند.این‌ کتاب همچنین به تجربیات شخصی و احساسی مرتبط با خواندن می‌پردازد‌؛ ازجمله انتقال تخیل، همدردی با شخصیت‌ها و ارتباط عمیقی که خوانندگان با متون برقرار می‌کنند.این کتاب اثری مهم برای کسانی است که به تاریخ خواندن، اهمیت آن در جوامع انسانی و تاثیر فردی و جمعی آن علاقه‌مند هستند. نویسنده با ارائه یک نگاه تازه و تامل‌برانگیز به فعالیتی که بسیاری از ما آن را به‌عنوان یک بخش طبیعی از زندگی روزمره‌مان پذیرفته‌ایم، خوانندگان را دعوت به سفری می‌کند که هم آموزنده و هم بسیار لذت‌بخش است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...