کتاب نامه های حضرت امام خمینی( ره ) به حجت الاسلام و المسلمین سید احمد خمینی با عنوان «وعده دیدار» منتشر شد.

به گزارش ایرنا، نامه های مندرج در این اثر فارغ از چند نامه مفصل اخلاقی و مواردی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی امام راحل مرقوم شده است، عمدتا نامه هایی هستند که حضرت امام در ایام اقامت در نجف اشرف و در پاسخ به نامه های سید احمد و در فضای روابط پدر و فرزندی و احوالپرسی های معمول نوشته اند.

در لابلای سطور همین نامه ها نکات فراوان تربیتی و اخلاقی و تذکراتی وجود دارند که حاکی از دقت، حساسیت ها، صمیمیت ها و صداقت های حضرت امام (ره ) است.

نامه های ارسالی از نجف در شرایطی مرقوم و ارسال شده اند که اختناق ستمشاهی و مراقبت ها و کنترل های ساواک شاه، به خصوص در مورد فعالیت های حضرت امام (ره) در آن ایام و هرگونه ارتباطی را دشوار و مخاطره آمیز ساخته بود.


امام خمینی(ره) با هوشیاری تمام در این نامه ها از درج هر گونه خبر و تحلیل نکته سیاسی که باعث بر ملا شدن اهداف و مبارزه و فعالیت های مبارزین و به ویژه تلاش های سید احمد که در ایران رسالت سنگین برقراری ارتباط کانونهای قیام با رهبری آن را بر عهده داشته پرهیز نموده اند و در مواردی ضروری نیز تنها با رمز و اشاره مسایل را یاد آور شده اند.

در میان نوشته های
امام خمینی(ره) خطاب به سید احمد که بعد از پیروزی انقلاب نگارش یافته و در اثر حاضر منتشر شده اند. چندین نامه مفصل حاوی ژرفترین مباحث عرفانی و اخلاقی به چشم می خورد که قطع نظر از صدها درس و نکته آموزنده خود بیانگر آنست که حضرت امام (ره) ظرفیتت و قابلیت لازم را برای دریافت این اسرار و معانی اخلاقی و عرفانی در وجود یادگار خویش می دیده است.

در این اثر نامه هایی از سال 47تا سال 67 در موضوعات شهریه طلاب، امور مربوط به وجوه شرعیه، لزوم هوشیاری، تذکر در مورد وکلای شرعی، خودداری از انجام امور تبلیغی به نفع امام، توصیه به رفع اختلافات، لزوم اشتغال به تحصیل، رسیدگی به نزدیکان و مبارزان،تنظیم امور مربوط به دفتر امام، وجوه شرعی، تذکراتی پیرامون مسایل مالی، اندرزهای اخلاقی و اجتماعی، درباره انتخابات مجلس شورای اسلامی، ماموریت تنظیم و تدوین آثار امام خمینی و... آمده است.

در یکی از این نامه ها که در نجف در سال 1347 با عنوان امور مربوط به وجوه شرعیه خطاب به سید احمد خمینی نوشته شده آمده است:

ان شاء الله تعالی موفق و موید به تحصیل علوم شرعیه و تهذیب اخلاق باشید. اولا پنیر دیگر نفرستید، برای هر دوی ما خوب نیست و ممنوع هستم، ثانیا راجع به تلفن (همسر حضرت امام در نجف شدیدا نگران نداشتن تلفن بودند و هر وقت می خواستند با فرزندانشان صحبت کنند مجبور با حضور در مرکز تلفن و ماندن در صف در گرمای 48 درجه بودند و برای ارتباط به منزل جاج شیخ نصرالله خلخالی می رفتند) چیزی ننویسید که تلفن بکشید خرجش را می دهم.

من تلفن نمی کشم و شما هم چیزی جز مال فقرا ندارید و خوب است از حالا ملاحظه وجوه شرعیه را تمرین کنید و زیاده روی را احتراز کنید. خداوند تعالی از شما راضی خواهد بود. والسلام. پدرت

این اثر در 157 صفحه، در شمارگان پنج هزار نسخه به همت موسسه تنطیم و نشر آثار امام خمینی (ره) از سوی انتشارات تکا چاپ و روانه بازار نشر شده است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...