کتاب «اسناد مطبوعات و کتاب؛ مصوبه های شورای عالی معارف/فرهنگ» با پژوهش و گزینش سید فرید قاسمی توسط موسسه خانه کتاب منتشر شد.

به گزارش مهر، این کتاب اسناد مصوبه های شورای عالی معارف (۱۳۰۱-۱۳۱۷ش) و شورای عالی فرهنگ(۱۳۴۷-۱۳۱۷ش) را در بر می‌گیرد.  

فصل اول این کتاب نشان می‌دهد از آذر ۱۳۰۱ تا اردیبهشت ۱۳۴۵ خورشیدی در ۳۰۵ جلسه از ۱۱۱۸ جلسه شورای عالی معارف/فرهنگ، «مطبوعات» یکی از مباحث شورای یاد شده است. همچنین در فصل دوم گزیده اسناد کتاب، کتابداری، کتابخانه ملی و چاپ آمده است. به دیگر سخن از ۱۸ شهریور ۱۳۰۲ تا ۲۹ دی ۱۳۴۲ خورشیدی در ۹۴ جلسه سخن عام‌تر در حوزه کتاب، نشر و مسائل مرتبط گفته‌اند.

نیکنام حسینی پور مدیرعامل موسسه خانه کتاب، در بخش یادداشت این کتاب نوشته است: « کتاب و مطبوعات پیشینه‌ای در هم تنیده دارند. شناخت دیروز که می‌تواند راهگشای امروز و فردا باشد، بدون تاریخ‌خوانی میسر نیست. بی‌تردید گام نخست برای درک و دریافت گذشته، اسناد معتبرند که پایه‌های نگارش و پژوهش‌های توصیفی و تحلیلی را فراهم می‌آورند.

جهان امروز، دنیای اطلاع آفرینی و آگاهی رسانی است و انجام تحقیق سامان‌مند و نظام‌مند بدون دستیابی به منابع اصلی ناممکن به نظر می‌رسد. همه کسانی که پژوهش را پیش‌زمینه رشد، پیشرفت و توسعه می دانند به خوبی وقوف دارند که دسترسی به سرچشمه ها سبب آفرینش های گوناگون خواهد شد. یکی از سرچشمه‌های پایه که جویباری پژوهشی را سیراب می‌کند، مدرک‌های مستندی است که می توانند درنگ و انتقال تجربه های پیشینیان را به ارمغان آورند.

آنچه در این کتاب آمده، مجموعه‌ای از اسناد حوزه فرهنگ مکتوب (مطبوعات و کتاب) است که از میان چندهزار برگ صورتجلسه به دست آمده است.»

قاسمی هم در پیشگفتار این کتاب آورده است: «پیشینیان می‌گفتند "هر مضمونی که بر محملی ثبت و ضبط شود کتاب نام دارد". شماری از سلف زیست‌ها باور داشتند "هرآنچه طبع شود و از مطبعه بیرون آید مطبوعات است" و در زمره "انطباعات" محسوب می شود. از این رو، "ادواری" و "غیرادواری" را در پی واژه مطبوعات می‌آورند. تاکید بر "مصوبه"ها به‌خصوص در عنوان فرعی به آن سبب است که اسناد شورای عالی معارف/فرهنگ به مصوبه ها ختم نمی‌شود. در ذیل فصل دوم گزیده اسناد کتاب، کتابداری، کتابخانه ملی و چاپ را آورده‌ام. به سخن دیگر به باور این جوینده از ۱۸شهریور ۱۳۰۲ تا ۲۹ دی ۱۳۴۲ خورشیدی در ۹۴ جلسه سخن عام‌تر در حوزه کتاب، نشر و مسائل مرتبط گفته‌اند.  مرز روزنامه و مجله در آن روزگار مخدوش به نظر می‌رسد. از این رو در فهرست، عنوان و نمایه همه ادواری‌ها با نام نشریه آمده‌اند. بعضی روزنامه نگارها و مجله نویس‌ها در گستره زمانی حیات شورای عالی معارف /فرهنگ، نشان هایی بیشتر به دلیل فعالیت‌های آموزشی، پژوهشی و اجتماعی دریافت کرده‌اند که ارتباطی با کارنامه مطبوعاتی از نگارندگی تا گردانندگی ندارد. به همین دلیل از استنتاخ این گونه سندها پرهیز شده است.»

این کتاب با شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۶۰ هزار تومان منتشر شده است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...