رابطه انسان و سیاست | آرمان ملی


مطالب کتاب «ایدئولوژی‌های سیاسی» [Political ideologies : an introduction] نوشته رابرت اکلشال [Robert Eccleshall] به قلم هفت مدرس پیشین و فعلی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه کووینز در بلفاست ایرلند شمالی نوشته شده و مولفانش ایدئولوژی‌های رایج در قرن بیستم را مورد بررسی قرار داده‌اند. توجه پژوهشگران موردنظر به این‌ایدئولوژی‌ها، بر جنبه‌های آموزشی و اجتماعی برای تدریس این‌مباحث در دانشگاه تاکید دارد. بنابراین‌ مطالب کتاب پیش‌رو، آموزشی هستند، نه جدال سیاسی.

«ایدئولوژی‌های سیاسی» [Political ideologies : an introduction] نوشته رابرت اکلشال [Robert Eccleshall]

نویسندگان این کتاب معتقدند ایدئولوژی‌ها انسان را در درک دنیای اجتماعیِ پیچیده‌ای که در آن زندگی می‌کنند، یاری می‌دهند. ایدئولوژی هم تبیین روابط اجتماعی و سیاسیِ موجود و هم طرحی برای سازمان‌دادن به این روابط است. حتی اگر معتقد باشیم چالش ایدئولوژیک دیگر وجه مشخصه روابط شرق‌-غرب به‌حساب نمی‌آید، قطبی‌شدنِ شمال و جنوب اهمیت بیشتری می‌یابد و نابرابری در ثروت بسیار بیش از هر زمان دیگری است. تا زمانی‌که چنین باشد، مباحث ایدئولوژیک درباب مزایا و نقایص سیاست‌های دولت‌ها ادامه خواهد یافت و آوردگاه ایدئولوژیک، به‌جای کوچک‌ترشدن، گسترش می‌یابد و ایدئولوژی‌ها مشخصه اصلی جهان سیاست باقی خواهند ماند.

مارکس و انگلس دو تن از نخستین کسانی هستند که به تبیین ایدئولوژی و جهان‌بینی اقدام کرده‌اند، و نویسندگان این‌کتاب نیز این‌ دو و افکار دیگر اندیشمندانی که پس از آنها به این‌ کار پرداختند، مورد معرفی و بررسی قرار داده‌اند. این‌کتاب نُه فصل اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «مقدمه: ایده ایدئولوژی»، «لیبرالیسم»، «محافظه‌کاری»، «سوسیالیسم»، «ناسیونالیسم»، «فاشیسم»، «زیست‌بوم‌گرایی»، «فمینیسم» و «پایان ایدئولوژی.»

یکی از مولفه‌های اصلی هر ایدئولوژی، انسان‌شناسی آن است. ایدئولوژی‌های سیاسی از حیث اینکه مجموعه‌ای از آموزه‌های سیاسی معطوف به عمل و بر مبنای عقل هستند که به منظور ایجاد تغییر و تصرف در اجتماع و ارکان آن در اراده نفسانی بشر شکل گرفته‌اند قسمت عمده‌ای از مباحث خود را بر انسان‌شناسی سیاسی متمرکز کرده‌اند، خاصه در دنیای معاصر که علاوه بر گسترده‌شدن ابعاد آن، صبغه استراتژیک نیز پیدا کرده است. به عقیده نویسندگان این کتاب، نگاه و رویکرد فلسفه یا ایدئولوژیِ سیاسی به انسان به عنوان اشرف موجودات در کره خاکی است. از منظر سیاست، در کنار مولفه‌هایی چون هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و فرجام‌شناسی، هر مکتب سیاسی باید تکلیف خود را با «انسان» و ماهیت او مشخص کند تا بر مبنای این شناخت بتواند رابطه انسان و سیاست را در نیل به کار ویژه‌ای که ایدئولوژی آن را تجویز کرده است تبیین و تشریح کند. بر اساس مفاهیم گفته‌شده، در این کتاب نیز سعی شده است تا با تبیین مبانی مکاتب و ایدئولوژی های عمده سیاسی معاصر، ابعاد گوناگون رابطه شناخت انسان با سیاست از منظرِ این ایدئولوژی‌ها به بحث گذاشته شود و گامی در حوزه مطالعات نظری تطبیقی برداشته شود.

همه مردم اندیشمند سیاسی هستند؛ چه آنها این را بدانند و چه ندانند، مردم هر وقت عقاید خود را بیان می‌کنند از عقاید و مفاهیم سیاسی استفاده می‌کنند؛ بنابر باور رابرت اکلشال و همکارانش، ما در زبان روزمره با عباراتی مانند «آزادی»، «انصاف»، «برابری»، «عدالت» و «حقوق» برخورد داریم. به همین ترتیب، کلماتی مانند «محافظه‌کار»، «لیبرال»، «سوسیالیست»، «کمونیست» و «فاشیست» توسط افراد به‌طور منظم یا برای توصیف دیدگاه‌های خود یا دیگران استفاده می‌شوند. نویسندگان این کتاب می‌خواهند بگویند که اگر چنین اصطلاحاتی آشنا، حتی معمول هم باشد، به ندرت با دقت و درک دقیقِ معنای آنها استفاده می‌شود. به عنوان مثال، «برابری» چیست؟ اینکه بگوییم همه مردم برابر هستند یعنی چه؟ آیا افرادی که باهم متولد می‌شوند، جامعه باید با آنها طوری رفتار کند که گویی برابر هستند؟ آیا مردم باید از حقوق برابر، فرصت‌های برابر، نفوذ سیاسی برابر، دستمزد برابر برخوردار باشند؟ به طور مشابه، فاشیست‌ها چه ارزش‌ها یا اعتقادی دارند و چرا آنها را نگه می‌دارند؟ دیدگاه‌های کمونیستی با دیدگاه‌های مثلا لیبرال‌ها، محافظه‌کاران یا سوسیالیست‌ها چه تفاوتی دارد؟ این کتاب ایده‌های اساسی و عقاید اصلی ایدئولوژی‌های سیاسی را بررسی می‌کند. در فصول متفاوت، نقش ایده‌ها در سیاست، ماهیت ایدئولوژی سیاسی، ارزش طیف چپ/ راست در طبقه‌بندی ایدئولوژی‌ها و چالش‌های اصلی مواجهه با ایدئولوژی‌ها در قرن بیست‌ویکم را در نظر می‌گیرد.

کتاب «ایدئولوژی‌های سیاسی» حاصل یک اندیشه نوین و کاربردی است. درک آن بسیار آسان است و در عین حال بسیار جامع است. نویسندگان در تعریف اصطلاحات و ارائه مثال‌ها بسیار خوب کار کرده‌اند. آنها همچنین با جزییاتی عالی شخصیت‌های اصلی ایدئولوژی‌های مربوطه را که در مورد آنها بحث می‌کنند، توضیح می‌دهند. این چارچوب مرجع خوبی برای دانشجویان فراهم می‌کند. به‌علاوه مباحث تاریخی آنها برای دانشجویان بسیار مفید است که برای آنها مرجعی برای درک ایدئولوژی‌های مربوطه است. این کار در کلاس‌های پیشرفته‌تر در زمینه ایدئولوژی و نظریه سیاسی بسیار مفید است و در عین حال برای دانش‌آموزان در کلاس‌های سطح پایین نیز به راحتی قابل درک است. این کتاب درسی که به راحتی قابل تألیف است، روایتی سرگرم‌کننده و در عین حال غنی را ارائه می‌دهد که با فلسفه سیاسی و ادبیات مربوط به سیاست درگیر است (به عنوان مثال تولستوی!) این کتاب از نظر آموزشی ابزاری بی‌نظیر در کلاس است. از نظر اساتید دانشگاه کینگستون لندن «در زمان جنگ‌های ایدئولوژیک و نفرت‌پراکنی، این نسخه جدید از ایدئولوژی‌های سیاسی: ریشه و تأثیراتش مانند یک هدیه شگفت‌انگیز می‌باشد. در هیچ زمانی از تاریخ ما، به این زیبایی و دقیق و روشن ایده‌های سیاسی بررسی نشده است.» به همین ترتیب، فرد دلمایر، استاد ​​دانشگاه نوتردام نظرش را در مورد این کتاب اینگونه بیان می‌کند: «نویسندگان با نشان‌دادن ارتباط تئوری سیاسی با زندگی انسان‌ها، کاری استادانه انجام داده‌اند و به مسائل روز پرداخته‌اند. این متن به‌روزشده نشانگر آن است که نظریه از واقعیت طلاق نگرفته است. این کتاب بسیار عالی سازماندهی شده، به وضوح نوشته شده، و همچنین بسیار شفاف و جذاب است. بنابراین بهترین نسخه برای دانشجویان علوم سیاسی می‌باشد.»

سیاست گیج‌کننده است. نگاهی گاه به گاه به اخبار روز، میزان زیادی از وقایع سریع را نشان می‌دهد، با بسیاری از تعابیر متناقض و ناسازگار از آنها. چگونه می‌توانیم چنین تجارت گیج‌کننده و نامفهومی را درک کنیم؟ پاسخ در چگونگی سازماندهی ایده‌ها، پیش‌فرض‌ها و پیش‌فرض‌های خود درباره سیاست نهفته است. در کتاب «ایدئولوژی‌های سیاسی»، چارچوبی از ایده‌ها را که به‌ عنوان یک ایدئولوژی شناخته می‌شود، توسعه می‌یابد که به ما در درک و تفسیر سیاست کمک می‌کند. این سیستم ایده‌ها، ارزش‌ها و فرضیات ما را قادر می‌سازد تا وقایع را در الگویی قرار دهیم که بتوانیم آن را درک کنیم. ایدئولوژی‌ها چیزی بیش از درک هستند. از نظر نویسندگان این کتاب؛ «اگر سیاست کشمکش قدرت است، ایدئولوژی‌ها بخشی از این مبارزه هستند. سیاستمداران احزاب در دموکراسی‌ها می‌دانند که اگر بخواهند به قدرت خود ادامه دهند، بایستی «قلب و ذهن» بیشتر شهروندان خود را به صورت ضمنی به دست آورند.» بنابراین ایدئولوژی‌ها ابزاری هستند - شاید حتی برخی از مهم‌ترین ابزارها - که به وسیله آنها این کار را می‌کنند؛ زیرا ایدئولوژی‌ها حول منافع اساسی مهم‌ترین گروههای جامعه ساخته می‌شوند. از آنجا که مردم دارای منافع و ایده‌های متضاد هستند، و از آنجا که آنها سیاست را به طرز کاملا متفاوتی می‌بینند، طبیعتا دیدگاه‌های مختلف جهانی ایدئولوژیک وجود دارد، از جمله لیبرالیسم، محافظه‌کاری، آنارشیسم، مارکسیــسم، مائـوئـیسم، سوسیالیسم، دموکراسی مسیحی، سوسیال دموکراسی، فاشیسم، نازیسم و آزادی‌گرایی. اما رابرت اکلشال و همکاران اظهار داشته‌اند که «تنها چهار ایدئــولوژی اصلی در دموکراسی‌ها یافت می‌شود، که به ساده‌سازی زندگی دانشمندان سیاسی تا حد زیادی کمک می‌کند: آنها شاملِ محافظه‌کاری، لیبرالیسم، دموکراسی مسیحی و سوسیالیسم/ سوسیال دموکراسی است.»

این کتاب سیاسی جدید نشان می‌دهد که هر یک از ایدئولوژی‌های مهم سیاسی باعث ایجاد یا در بعضی موارد مشخص‌کردن یک دیدگاه خاص از انسان می‌شود، و عواقب قابل توجهی در نحوه سازماندهی سیستم‌های سیاسی و اشکال مشارکت سیاسی ما دارد. نقطه قوت دیگر کتاب این است که مباحث مفهومی و عملی ناشی از ایده‌ها نشان داده می‌شود، و سپس موفقیت‌ها و ناکامی‌هایی را که در اجرای ایدئولوژی‌های منتخب صورت گرفته است بازگو می کند.

به طور کلی، هدف اصلی کتاب این است که به درک بیشتر خوانندگان از مسائل سیاسی کمک کند، به طوری که آنها نسبت به وقایع سیاسی زمان خود برانگیخته شوند و توسط آگاهی مناسبی که اینجا کسب کرده‌اند مسیر آینده خود را هموار کنند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...