کتاب «پرونده مختارنامه» نوشته رضا استادی مدیر روابط عمومی اسبق این سریال نیز به تازگی از سوی نشر بین الملل به بازار عرضه شده‌است.

پرونده مختارنامه» نوشته رضا استادی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از قدس آنلاین، این کتاب ۶۰۰ صفحه‌ای، رویکردی تحلیلی دارد که ضمن روایت نحوه ساخت این سریال، تجارب صورت گرفته در ساخت مختارنامه را نیز با نگاهی انتقادی روایت کرده‌است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: محمود فلاح گرایش‌هایی به دراویش گنابادی دارد. این گرایش توسط «منوچهر آذر» بازیگر سینما و تلویزیون در فلاح ایجاد شده است. خانه پدری‌ام از ۱۸ شهریور ۱۳۷۳ در نزدیکی گلستان هفتم پاسداران بوده و یک‌بار در زمان پیش تولید محمود فلاح را در مقابل منزل «نورعلی تابنده» ملقب به مجذوب‌علیشاه قطب دراویش گنابادی دیده بودم. سینماگران دیگری نیز به این محل آمد و شد دارند و آنچه همسایه‌ها در سال‌های ابتدایی دهه هفتاد از این خانه به خاطر دارند، جلسات پنج‌شنبه‌ها است که اتوموبیل‌های فقرا – نامی که دراویش خود را با آن خطاب می‌کنند – در خیابان‌ها و کوچه‌های اطراف این کوچه در خیابان پاسداران پارک می‌شود.

در مرحله پیش تولید فلاح به میرباقری اصرار می‌کند به دیدار نورعلی تابنده بروند. محل ملاقات در خانگاه دراویش گنابادی در منطقه سنگلچ است. میرباقری از مسوولان صدا و سیما در این خصوص کسب تکلیف می‌کنند و آن‌ها اشکالی در این دیدار نمی‌بینند.

با ورود فلاح به خانقاه، او به روش فقرای نزدیک به نورعلی تابنده به صورت سینه خیز به سمت وی می‌رود. میرباقری اما به صورتی عادی و معمول. دیدار یک‌ساعتی طول می‌کشد. نورعلی تابنده بابت ساخت سریال امام علی از میرباقری تشکر کرده و درباره مختار می‌گوید که این کار خیر است و من شما را دعا می‌کنم و هرکاری بتوانم انجام می‌دهم.

تابنده در دیدارهای خود به فقرا نبات می‌دهد که حالت تبرک دارد. به دستور او بسته‌ای بزرگ از نبات به تهیه‌کننده مختارنامه داده و اعلام می‌شود هر زمان که تمایل داشت می‌تواند فردی را برای گرفتن نبات بفرستد. این بسته بزرگ نبات به پشت صحنه مختارنامه منتقل می‌شود و در روز افتتاحیه و دیدار لاریجانی، به دستور فلاح در کتری بزرگ چای مختارنامه حل می‌شود و چای و نبات میان حاضران توزیع می‌شود.»

پرونده مختارنامه در ۶۰۰ صفحه نوشته شده و دو مقدمه «درباره کتاب» و «چگونگی نگارش کتاب» را در بخش ابتدایی شامل می‌شود و در ادامه طی ۱۰ فصل به ترتیب زمانی از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰ روند ساخت و پخش این سریال را به صورتی داستان گونه روایت می‌کند.

در انتهای کتاب نیز سه تک نگاری درباره محمود فلاح، عظیم جوانروح و داوود میرباقری قرار گرفته و پایان بخش کتاب نیز آلبوم تصاویر و اسناد مربوط به سریال است که تاکنون منتشر نشده‌است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...