قرن وحشت | آرمان ملی


آلبر کامو نامی نیست که بشود از او برای خواننده سخنی، حرفی، حدیثی تازه گفت. از کامو گفتن همواره شنیدنی است. مثل بسیاری از نویسندگان و شاعرانی که، بدون اینکه حتی کتابی از آنان خوانده باشیم، بی­پروا دوست­شان داریم. کامو از این دست نویسندگان است. تا اینجا منظور سخن، کاموی داستان­‌نویس است. کفه‌­ای که آنقدر سنگین است که در همه‌جای جهان همچنان خود را سرپا نگه داشته، آثارش هر ناشر و هر مترجم یا هر مفسری را تحریک می‌کند. اما کامو کفه دیگری نیز دارد که چندان دیده نشده یا کمتر دیده شده، دست‌کم در جامعه ما چه بسا بیشتر، و آن کاموی جستارنویس است. از نوشتن در مطبوعات و مقالاتی در زمینه مناسبات اجتماعی و تمایل به تفکر رهایی انسان از قیود قراردادهای اجتماعی تا تبیین نظریه‌ها و تئوری‌های جامعه­‌شناسانه ادبی در همگامی و همسویی با اجتماع و البته مردم.

نه قربانیان، نه جلادان [Neither Victims nor Executioners] آلبر کامو

کامو از این جنبه نویسنده‌ای است قهار و قَدَر، که بی­پروا و جسور به تفکر حاکمیت جاری جهان می‌تازد. به شورش و مقاومت می‌اندیشد و می‌پردازد. نه به کلام، که در عمل نیز همپای مردم گاه قدم به خیابان می‌گذارد. قرن حاضر را قرن وحشت، قرن کشت‌وکشتار و غارت می‌خواند. قرن قربانیان و قرن جلادان. جهان همواره و پیوسته با این دو قطب مواجه بوده است. نمی‌گوید قربانی و قربانی‌کننده، می‌گوید قربانی و جلاد. قربانی از خود اراده‌ای ندارد. جلاد اما با ارده خویش دست به ستمگری می‌زند، می‌کُشد و به قتل می‌رساند. کامو علیه این تفکر قدعلم می‌کند و بر آن است که پس از جنگ جهانی، دیگر باید از این‌گونه زیستن دست کشید. باید جامعه را از ستمگری و قتل زدود؛ باید جهانی دیگرگونه آفرید.

«نه قربانیان، نه جلادان» [Neither Victims nor Executioners] عصاره همین تفکر کامو در بنیان جهانی منزه است. کوتاه اما جانگداز، فریاد تظلم تاریخی است در جهانی که دیگر بی‌تفاوتی در آن جایی ندارد. با پیچاندن دکمه‌ای پیش از فرودادن لقمه‌ای بر سر میز، خبر هولناکی از نیمکره‌ای دیگر به گوش می‌رسد و انسانی در نیمکره دیگر جامه از تن می‌درد به پاس همدردی. پس کامو به رسالت خود به مثابه روشنفکر به پا می‌خیزد تا داد بستاند. از پوسته کاموی داستان‌نویس بیرون می‌آید و سلاح قلم به‌دست می‌گیرد تا به مدد کلمه به قلب تاریکی هدف بگیرد.

کتاب حاضر شامل نُه مقاله به­‌همراه یک پیش‌گفتار مفصل و دقیق و یک پیوست در شرح مقالات است. این مقاله‌ها را کامو به‌عنوان یادداشت در نوامبر 1926 در روزنامه‌ای زیرزمینی به نام کُمبا منتشر کرده بود. در این سلسله مقالات نگاه کامو به تفکر آنانی می‌تازد که به توجیه قتل می‌پردازند و آدم‌کُشی را مشروعیت می‌بخشند، بنابراین او از فرط انزجار جهانی، جهان منزجر، به آرمان‌گرایی سوق پیدا می‌کند و می‌خواهد اتوپیایی بسازد عاری از «بردگی، بی‌عدالتی و دروغگویی» که مراودات انسانی را تباه کرده‌اند. اتوپیایی که کامو به‌دنبال آن است اتوپیای مطلق است که در پی پایان‌دادن به قتل است، در مقابل عده‌ای که قتل و آدم‌کُشی را امری موجه جلوه می‌دهند. از سوی دیگر کامو برای بازنمون ایده­های خود می‌گوید که ایدئولوژی‌های مارکسیستی و کاپیتالیستی، ایدئولوژی‌هایی اتوپیایی هستند. در مقابل اما کامو معتقد به اتوپیای نسبی است و آن را یگانه گزینه واقع‌گرایانه، و آخرین روزنه امید برای نجات انسان می‌داند.

خصلت دیگری که بر این کتاب می‌توان علاوه کرد این است که در مقام یک پیشگو به نقد تفکرات جاری جهان می‌پردازد و قائل به این است که همسانی جهان به جهت پیشرفت‌های تکنولوژیکی اگرچه نتوانسته از تفکر کشتار دست بردارد، اما راهی جز این ندارد که به هویت انسانی احترام بگذارد و به یک نظم جهانی برسد. نظم جهانی را کامو، دموکراسی بین‌المللی می‌نامد و معتقد است که در این نوع دموکراسی، قانون بر زمامداران برتری دارد، اما همو همچنان باور دارد که این دموکراسی در عمل نوعی دیکتاتوری بین‌المللی است و عملا به نظمی نمی‌انجامد.

«نه قربانیان، نه جلاد» کتابی است که باید خوانده شود. چه که نگاه نویسنده‌ای است که بی‌دلیل باید دوستش داشت، چه نثری که برمی‌گزیند و چه برای مخاطب فارسی که با ترجمه‌ای دقیق، سلیس و پرکشش روبه‌رو می‌شود؛ و این فرآیند خوانش را درست و دقیق‌تر پیش می‌برد. هوشمند دهقان با همین نیت لذت بیشتری از کامو تقدیم ما می‌کند. آنجا که پیشگفتار کتاب را محققانه و با مداقه با نگاه جزیی‌نگرانه می‌آراید؛ درست و دقیق و متکی به مستندات لذت‌بخشانه؛ همچنان که در ترجمه‌های دیگرش.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...