شماره جدید فصلنامه فرهنگی و هنری «فردان» با تصویر روی جلد چارلز تیلور، فیلسوف، منتشر شد.

فصلنامه فردان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این شماره با یادداشت مرتضی هاشمی‌نژاد، سردبیر مجله درباره اهمیت زبان فارسی و عواقب حذف درس‌های عمومی (زبان و ادبیات فارسی، تعلیمات دینی، زبان عربی و زبان انگلیسی) از آزمون سراسری (کنکور) آغاز می‌شود و در ادامه یادداشت محمد دهقانی با عنوان «پشت پرده «کاپوسنامه فرای»» در بخش ارمغان مینوی منتشر شده است.

«چارلز تیلور و اندیشه‌هایش» نوشته آیزایا برلین با ترجمه فاطمه مهدویان و «تصویرانگاره چارلز مارگرو تیلور» نوشته فرهنگ رجایی در بخش «اندیشه» این شماره درج شده است. همچنین مطالب «به سُخره گرفتن قدرت» نوشته حنیف قریشی با ترجمه پژمان طهرانیان و «تجربه من از نویسندگی» نوشته رضوی عاشور با ترجمه بهار احمدی در بخش «نظرگاه» آمده است.

«سنت پاون‌اسلاو»، نوشته ایی. ایچ کار با ترجمه محمود حبیبی، «ایران و جنگ تبلیغاتی آلمان و عثمانی» نوشته کاوه بیات و «سفرنامه و یا گزارش انحطاط (عبرت‌نامه)» نوشته علی راغب در بخش تاریخ مجله «فردان» منتشر شده است.

بخش زبان و ادبیات نیز با این مطالب همراه است: «آسیب‌شناسی حذف درس فارسی عمومی از کنکور سراسری» نوشته آزاده شریفی، «تاریخ‌نگاری بیهقی در تنگنای تقدیر و قدرت» از ماشاالله آجودانی و محمد دهقانی، «فراسوی جهان‌شمولی و دیارگرایی: توفیق بزرگ ماشادو د آسیس» نوشته روبرتو شوارتس با ترجمه وحید روزبهانی، «فرید به روایت قاسمی» نوشته سیدفرید قاسمی (درباره کتاب «فریدالدین گنج‌شکر» نوشته جعفر قاسمی با ترجمه هوشنگ مصلائی) و «شاعرِ شعرِ مانای «مرگِ قو» نوشته لعیا یوسفی (درباره کتاب «مهدی حمیدی شیرازی، شاعر و عاشق» نوشته کامیار عابدی).

داستان «زیر سایه‌بان» نجیب محفوظ با ترجمه احسان موسوی خلخالی هم در این شماره آمده است.

در بخش یادبود از سیداحمد وکیلیان و عباس معروفی یاد شده است؛ «با مردم، پژوهشگر فرهنگ مردم» نوشته محمد جعفری قنواتی (درباره سیداحمد وکیلیان) و «سه روایت و یک نقیضه در بودن و نبودن عباس معروفی» نوشته فرزام حقیقی.

بخش معرفی و نقد کتاب هم با این مطالب همراه است: «ایرانیان و عرب‌ها: سال‌های مراوده و ستیز» نوشته مرتضی هاشمی‌پور (درباره «ایرانیان؛ فرهنگ و ادبیات عربی» نوشته عنایت‌الله فاتحی‌نژاد، «سیاحت دنیای هنر» نوشته حمیده نوروزیان (درباره «شب پرستاره» نوشته مایکل برد با ترجمه نرگس انتخابی)، «دانشنامه و دانشنامه‌نگاری» از سارا حاجی‌حسینی‌ مسگر (درباره «دانشنامه و دانشنامه‌نگاری» نوشته محمدمنصور هاشمی)، «ادبیات مشروطه: از ناسیونالیسم تا ممالک محروسه ایران» نوشته نسیم محمدی (درباره «ادبیات مشروطه: از ناسیونالیسم تا ممالک محروسه ایران» نوشته باقر صدری‌نیا)، «دروازه‌ای رو به خورشید» نوشته فاطمه محمدقاسم (درباره کتاب «دروازه خورشید» نوشته الیاس خوری با ترجمه نرگس قندیل‌زاده)، «در صحبت‌ زبان‌شناسان» نوشته روزبه شکیبا (درباره «دیداری با زبان‌شناسان» با ترجمه بابک شریف) و «تازه‌های کتاب» از روزبه شکیبا.

................ هر روز با کتاب ...............

لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...