"جیمز فرانکو"، بازیگر و کارگردان آمریکایی امتیاز اقتباس سینمایی از دو اثر داستانی "ویلیام فاکنر"، نویسنده مشهور آمریکایی برنده نوبل ادبیات را دریافت کرد.

به گزارش اسکرین دیلی، امتیاز تبدیل داستان کوتاه "برگ‌های سرخ" و رمان "روشنایی ماه اوت" به فیلم از بنیاد فاکنر که متعلق به "ورثه فاکنر" بوده خریداری شده است و فرانکو قصد دارد هر دو پروژه را کارگردانی کند.

این کارگردان گفت:«برگ‌های سرخ به فیلمی کوتاه تبدیل می‌شود که از برخی جهات از دیگر فیلم‌های کوتاه پیچیده‌تر است.»

داستان هر دو فیلم در آمریکای قرن هفدهم میلادی می گذرد. "برگ‌های سرخ" به ماجرای برده‌ای سیاه پوست که ارباب سرخپوستش او را تنبیه کرده است؛ می‌پردازد.

به گفته فرانکو، فیلمبرداری این فیلم کوتاه در سال 2007 انجام می‌شود؛ حال آن که هنوز تاریخی برای فیلم‌برداری "روشنایی ماه اوت" تعیین نشده است.

ورثه فاکنر درعین حال در این پروژه‌ها نقش مجریان طرح را ایفا خواهند کرد و "وینسه ژولیوت"، شریک فرانکو در تهیه فیلم Good Time Max نیز تهیه‌کنندگی این پروژه‌ها را برعهده خواهد داشت. Good Time Max در اوایل سال 2007 در جشنواره تریبکا به نمایش درآمد.

بنیاد فاکنر که سابقه پخش فیلم‌های کوتاه را در کارنامه خود دارد، در سال 2004 توانست با فیلم "دو سرباز" که آن هم اقتباس اثری از فاکنر محسوب می‌شد، جایزه اسکار بهترین فیلم کوتاه را از آن خود کند. فرانکو که تحصیلات خود در رشته ادبیات انگلیسی در دانشگاه UCLA را به خاطر دنبال کردن حرفه بازیگری اش رها کرده است، علاقه زیادی به تبدیل آثار ادبی به فیلم دارد.

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...