مرز خیال و واقعیت باید در رمان گم شود؛ هدف اصلی من از نوشتن این کتاب و در واقع مجموعه داستان‌های جدیدم بازسازی تجربیات واقعی‌ام به صورت داستانی بود که خواننده نتواند مرزی بین واقعی یا خیالی‌بودن آنها شکافی احساس کند.

هاروکی موراکامی اول شخص مفرد» [First Person Singular]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، هاروکی موراکامی نویسنده ژاپنی الاصل ساکن انگلیس در جدیدترین مجموعه داستانی‌اش با عنوان «اول شخص مفرد» [First Person Singular] داستان‌هایی به روایت مرد میانسال ژاپنی برای مخاطبان خود روایت می‌کند که در واقع این مجموعه داستان هم نوعی سفر خیالی به دنیای عجیب و غریب قصه‌های خودش است. مخاطب در دالان‌های پیچ‌درپیچ قصه‌های موراکامی با هزاران موضوع و چیزهای مورد علاقه موراکامی مثل جاز، بیس‌بال، موسیقی و شاید هم گربه‌های دوست‌داشتنی نویسنده گیر می‌افتد ولی به نظر نمی رسد از این گیرافتادن خیلی هم ناراحت باشد.

موراکامی در گفتگویی مجازی با خبرنگار رادیو آمریکا درباره مجموعه داستانی اول شخص مفرد می‌گوید در این کتاب بیشتر می‌خواستم داستانم را از زبان شخصی بگویم که یک نفر است ولی زیاد دوست ندارم تجربیاتم را همان‌طور که هستند روایت کنم. بارها شخصیت‌های داستان را تغییر دادم و در نهایت به جایی رسیدم که نمی‌شود واقعی یا خیالی‌بودن آنها را تشخیص داد. هدف اصلی من از نوشتن این کتاب و در واقع مجموعه داستان‌های جدیدم بازسازی تجربیات واقعی‌ام به صورت داستانی بود که خواننده نتواند مرزی بین واقعی یا خیالی بودن آنها احساس کند.

موراکامی تقریباً مشهورترین نویسنده ژاپنی است که هرچند داستان‌هایش را به زبان انگلیسی منتشر می‌کند؛ ولی تاکنون داستان‌هایش به بیش از 50 زبان زنده دنیا ترجمه شده است. مهم‌ترین آثار این نویسنده دور از وطن، تعقیب گوسفند وحشی، جنگل نروژی، کافکا در کرانه و کشتن شوالیه هستند. او در پاسخ به سوالی که درباره ادبیات کشور ژاپن برای نوشتن داستان‌های زندگی‌نامه یا همان بیوگرافی استفاده می‌شود، می‌‌گوید: صداقت در رمان‌نویسی در واقع تعریف همان زندگی است که در دنیای واقعی تجربه می‌کنید. شاید همین سنت رواج معمول در ادبیات ژاپن است که نویسندگانش را ملزم به رعایت حقایق در بازگویی زندگی و داستان‌های مربوط به آن می‌کند.

خبرنگار رادیو آمریکا از موراکامی درباره انتشار داستانی به نام «یاکلوت سالوز» می‌پرسد که در واقع نام تیم بیس‌بال ژاپنی است که موراکامی در این کتاب شعری درباره آن سروده بود. موراکامی می‌گوید: در واقع این داستان نوعی نمایشنامه‌ یا یک داستان کوتاه است که برگرفته از روحیه و احساسات شخصی‌اش بوده است. تشخیص واقعیت از خیال مهارتی است که نویسندگان در برابر مخاطبان خود نشان می‌دهند و به عقیده من نویسندگانی موفق هستند که رمان خود را به گونه‌ای بنویسند که این مرز بین خیال و واقعیت زیاد تشخیص داده نشود. در واقع مرز خیال و واقعیت باید در رمان گم شود.

موراکامی در پاسخ به خبرنگار آمریکایی درباره وجود عناصر سورئالیستی بسیار زیاد در داستان‌هایش می‌گوید. فکر نمی‌کنم داستان‌هایم این عناصری که گفتید، داشته باشد. در واقع بیشتر تلاش می‌کنم بیشتر داستان‌هایم را بر اساس واقعیت و دنیای واقعی بنویسم؛ ولی به طور طبیعی روند داستان به سمت ماجراهای عجیب و غریب و شاید خیالی پیش می‌رود. در حقیقت خودم به‌طور عمد این کار را نمی‌کنم.

................ هر روز با کتاب ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...