برگزیدگان و شایستگان تقدیر چهاردهمین دوره «جایزه ادبی جلال آل احمد» معرفی شدند.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، آیین پایانی چهاردهمین دوره جایزه ادبی جلال آل‌احمد سه‌شنبه دوازدهم بهمن‌ماه ۱۴۰۰ در تالار وحدت برگزار شد و طی آن برگزیدگان نهایی چهار بخش اصل توی «رمان و داستان بلند»، «داستان کوتاه»، «مستندنگاری و نقد ادبی»، «بهترین ویراستاران» معرفی و نیز برگزیدگان بخش «نگاه دیگر» به عنوان بخش ویژه تقدیر شدند.

رضا جولایی ماه غمگین، ماه سرخ

رضا جولایی برای نگارش «ماه غمگین، ماه سرخ» (نشر چشمه) و سیدمیثم موسویان برای نگارش «بی‌نام پدر» (کتاب جمکران) به عنوان شایستگان تقدیر بخش رمان و داستان بلند شناخته شدند.

داوران بخش داستان کوتاه نیز محمداسماعیل حاجی‌علیان برای نگارش «ساعت دَنگی» (سوره مهر) و احمدرضا امیری سامانی برای نگارش «قدیس دیوانه» (نشر صاد) را به عنوان شایستگان تقدیر معرفی کردند.

همچنین در بخش مستندنگاری میثم امیری برای نگارش «داغ دلربا» (خط مقدم) و هدایت‌الله بهبودی برای نگارش «رضانام تا رضاخان» (نشر مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی) به صورت مشترک برگزیده شدند.

محمدرضا فارسیان و فاطمه قادری نیز برای نگارش «آلبر کامو در ایران» (دانشگاه فردوسی مشهد) به عنوان شایسته تقدیر بخش نقد ادبی معرفی شدند.

در چهاردهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد بخشی به عنوان بخش ویژه (نگاهی دیگر) طراحی شده و کتاب‌های «تشریف» نوشته علی‌اصغر عزتی‌پاک (شهرستان ادب)، «حاج‌جلال» نوشته لیلا نظری گیلانده (سوره مهر)، «سبز-آبی» نوشته سعید تشکری باغدار (کتاب نیستان)، «سلول‌های بهاری» نوشته بهنام باقری (راه‌یار) و «کوهستان آتش» نوشته گلعلی بابایی (نشر ۲۷ بعثت) که هرکدام از منظری خلاقانه و خاص بودند به عنوان برگزیدگان این بخش معرفی شدند.

برندگان بخش جنبی (جایزه ویرایش کتاب) این دوره از جایزه ادبی جلال آل احمد نیز اندیشه قدیریان برای ویرایش «آلبر کامو در ایران» (دانشگاه فردوسی مشهد) و اثر شایسته تقدیر بخش نقد ادبی، حسین علینقی برای ویرایش «بابارجب» (نشر ستاره‌ها) نامزد بخش مستندنگاری، اکرم دژهوست گنک برای ویرایش «ساعت دَنگی» (سوره مهر) اثر شایسته تقدیر بخش مجموعه داستان کوتاه و مجتبی موحدیان برای ویرایش «سلول‌های بهاری» (راهیار) اثر برگزیده بخش نگاهی دیگر هستند.

لازم به ذکر است؛ از مرحوم اصغر عبداللهی برای نگارش مجموعه داستان کوتاه «هاملت در نم نم باران» که از جمله نامزدهای نهایی بخش داستان کوتاه این جایزه بود تجلیلی ویژه به عمل آمد.

مرتضی سرهنگی، جواد کاموربخشایش، ابراهیم حسن‌بیگی، مریم بصیری، مریم برادران، کامران پارسی‌نژاد، حجت‌الاسلام‌والمسلمین سعید فخرزاده، محمدرضا شرفی‌خبوشان و محمود جوانبخت اعضای هیئت علمی چهاردهمین دوره این رویداد ادبی بوده و مریم بصیری دبیری علمی این جایزه را عهده‌دار بود.

همچنین داوری بخش داستان بلند و رمان را قاسم‌علی فراست، اکبر صحرایی و منصور علیمرادی بر عهده داشتند؛ آثار بخش مجموعه داستان کوتاه را خسرو باباخانی، یوسف قوجق و هادی خورشاهیان؛ و آثار بخش مستندنگاری را ابراهیم زاهدی‌مطلق، داوود امیریان و مهدی قزلی داوری کردند. محمدرضا سنگری، ابوالفضل حری و علی کاشفی خوانساری نیز آثار بخش نقد ادبی «چهاردهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد» را مورد داوری و بررسی قرار دادند.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...