سیل در گورستان! | الف


گرچه برای فرآیند سوگ مراحلی تعریف شده که همه‌ی انسان‌ها آن را طی می‌کنند، اما شکل آن برای هر کسی منحصربه‌فرد است. گاهی آدم‌ها برای پذیرشِ فقدانی که به آن‌ها وارد شده، می‌کوشند دنیایی جدید بسازند و با افراد و پدیده‌های نو مواجه شوند و گاه به گذشته رجوع می‌کنند تا در سایه‌ی مرور وقایع آن به درکی متفاوت از زندگی کنونی خود برسند. در کتاب «سخت‌پوست»، نوشته‌ی ساناز اسدی، رویکردِ بازگشت به گذشته است که به عنوان راهی برای گذراندن دوره‌ی سوگ انتخاب می‌شود.

خلاصه رمان سخت‌پوست ساناز اسدی

نویسنده می‌کوشد با سفر به گذشته، شخصیت‌هایش را به تعریف جدیدی از موقعیت کنونی‌شان برساند. آن‌ها بحران فقدانی را که پیش روی خود دارند، با مرور آن‌چه که طی سال‌های دور به سرشان آمده حل و فصل می‌کنند.

رمان کوتاه «سخت‌پوست» بر دو محور زمانی استوار است؛ زمان گذشته که بر سال‌های 1376 و 1377 تمرکز دارد و زمان حال که در سال 1395 می‌گذرد. در اکنون داستان پدرِ خانواده‌ای چهارنفره تازه درگذشته است. ده روز پس از مرگ او بارانی سیل‌آسا می‌بارد و جنازه‌ی تازه‌دفن شده را از قبر بیرون می‌کشد. راوی داستان که پسر کوچک‌تر خانواده است و سینا نام دارد، اولین کسی است که با صحنه‌ی بیرون افتادن پدر از گور مواجه می‌شود. این اتفاق روزهایی از گذشته‌ی نسبتاً دور را در خاطر سینا زنده می‌کند؛ روزهایی که شاید سهم بزرگی در ساختن زندگی کنونی او داشته‌اند.

راوی در زمان حاضر به حرفه‌ی عکاسی مشغول است و این کار را از کودکی و با علاقه‌ای که پدرش دراین‌باره در او برانگیخته، دنبال کرده است. به همین خاطر است که نگاه او نیز بسیار شبیه عکاسان است و صحنه‌های مختلف را مثل عکس برای مخاطبش توصیف می‌کند. پدرش نیز عکس‌هایی گرفته که در ذهن سینا برای سال‌ها ماندگار شده و به او انگیزه‌ای برای ثبت لحظات در قاب تصویر داده است. ویژه‌ترینِ این تصاویر به سفر پدر به ژاپن مربوط می‌شود؛ جایی که او بیش از آن‌که کار کند، تجربه اندوخته است و حال و هوا و فضای آن سرزمین را شناخته و با خود اشیاء و خاطرات بسیاری آورده است.

بازگشتِ پدر برای سینا همواره مفهومی کلیدی است. او مدام به سفرهای پرفراز و نشیب رفته و بازگشته و آغازگر بسیاری از فصل‌های کتاب همین برگشتن‌هاست که نقاط عطف ماجراهای مختلف زندگی سینا و خانواده‌اش را رقم زده است. پدر مسافری است که اغلب رهسپار مقصدی دور و دراز است. حتی دریا رفتن‌های او نیز طولانی و پر ابهام است طوری که سینا و برادرش امین در بسیاری مواقع از آمدن‌اش ناامید می‌شوند. این دو برادر متوجه انگیزه‌ی پدر از این سفرها نمی‌شوند. گرچه پدر همیشه می‌گوید که برای کار و امرار معاش است که به مسافرت می‌رود یا به دل دریا می‌زند، اما حقیقت نشان می‌دهد که او بیش‌تر برای کشف دنیاهای تازه است که دشواری سفر را بر خود هموار می‌کند. بارزترین این مکاشفه‌ها نیز در ژاپن برای او رخ می‌دهد و گویی در آن‌جاست که شکلی متفاوت از ماجراجویی را تجربه می‌کند. ژاپن به او زندگی در لحظه را می‌آموزد و پدر پس از بازگشت از این سرزمین بیش‌تر به درک اکنون و رها کردن گذشته می‌اندیشد.

رمان روایتی تصویرمحور دارد و نویسنده تلاش کرده با جزئیاتی دقیق از صحنه‌های گوناگون، تصاویری ماندگار در ذهن خواننده بسازد. یکی از تأمل‌برانگیزترین این تصاویر مربوط به صحنه‌ای است که سیل تمامی گورستان را می‌کاود و اجساد را از آن بیرون می‌کشد. راوی مدام تصویر پدر را از زوایای مختلف برای مخاطبش ترسیم می‌کند و از هر منظری که به توصیف پدر می‌پردازد، دنیایی تفاوت و تناقض را می‌بیند که برای خود او نیز حیرت‌انگیز است. تصویر خانواده نیز با توجه به همین موضوع دستخوش تغییراتی بزرگ می‌شود. پس از این رونمایی از پدر که شکل و حضوری تازه برای سینا پیدا کرده، در روابط اعضای این خانواده‌‌ی چهارنفره تحولاتی تازه رخ می‌دهد و دیگر هیچ چیز مثل سابق نیست و مادر و برادرها در دام چالش‌هایی جدید می‌افتند.

اما این کتاب را از منظری تمثیلی نیز می‌توان مورد توجه قرار داد. گویی بازگشت پدر پس از سیل شکلی نمادین دارد و به تکرار تاریخی مواجهه‌ی پدران و فرزندان اشاره می‌کند. پدر پس از مرگ بازمی‌گردد تا آن‌چه که سال‌ها میان او و فرزندان‌اش پنهان و مبهم و حل‌نشده باقی مانده، آشکار گردد و چاره‌ای برای مسائل بغرنج میان آن‌ها اندیشیده شود. دقیقاً زمانی که فرزندان در گیرودارِ طی کردن فرآیند سوگ‌اند، پدر در هیأتی تازه رخ می‌نماید تا گذشته‌ای را که فرزندان درنیافته‌اند و شتابان از آن گذشته‌‌اند، دوباره پیش چشم آن‌ها احیا کند و آن‌ها را وادار به تعمق در روزهای رفته‌ای نماید که بحران‌های امروز را به‌جود آورده‌اند. پدر از این جهت شبیه دریاست که در رفت‌وبرگشت‌های بی‌پایان هرآن‌چه را در دل خود جا داده است، به ساحل برمی‌گرداند. این‌که فرزندان چه‌گونه در مسیر این مکاشفه پیش می‌روند و چه دستاوردهایی از کندوکاو در گذشته عایدشان می‌شود، پرسشی است که با طی هزارتوهای پرماجرا در این رمان پاسخ داده می‌شود. پاسخی که هم وجه داستانی دارد و هم از جنبه‌ای تاریخی مورد تأمل واقع قرار می‌گیرد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...