کتاب «زنان»[Mujeres] اثر «ادواردو گالئانو» [Galeano, Eduardo H] با ترجمه سمانه میلانی تبریزی از سوی انتشارات کتابستان معرفت وارد بازار کتاب شد.

زنان [Mujeres]  گالئانو [Galeano, Eduardo H]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  آنا، چه بسیار زنانی که در رویدادهای تاریخی نقش داشته‌اند اما نام و یادشان از صفحه روزگار محو شده است. آنان که جسارت رویاپروری داشتند و بابتش مجازات شدند. زنانی که زنده می‌مانند و یاری ‌رسانند تا زنده بمانیم.

گالئانو از زنانی می‌گوید که برای بهبود شرایط خود جنگیدند و به سبب فرمان‌برداری متداول زنانه و به‌رغم شکنندگی‌شان داستان‌هایی تکان‌دهنده رقم زدند و برای به‌دست آوردن تغییراتی که خواهانش بودند، زجرها کشیده‌اند؛ «زنان» ناشناسی که رشادت‌هایشان چشم‌ها را خیره ساخت؛ آنان که به سبب زیبایی یا استعداد ذاتی‌شان پرآوازه گشتند و رؤیاهایشان را در آغوش کشیدند؛ شخصیت‌هایی همچون شهرزاد هزارویک شب که از بیم مرگ هر شب برای پادشاه داستان می‌سرایید.

گالئانو این شهرزاد قصه‌گوی داستان‌های زنان، به قصد فراموش‌نشدن نام و یاد آنان، تجربه‌های گران بهایشان را همچون جشنی به پا داشته است و هنر روایت‌گری و زبان‌شناسی را پیش چشم ما آورده است.

مترجم اثر سمانه میلانی تبریزی، صاحب کرسی تدریس در اسپانیا، کتاب را از زبان اصلی متن برگردانده و با سعی تمام کوشیده زیبایی، ایجاز و برندگی متن را حفظ کند و بر گردانی پرطنین و شیرین به دست داده است.

چاپ نخست کتاب «زنان» در قطع رقعی و ۲۴۴ صفحه با قیمت ۳۸ هزار تومان از سوی انتشارات کتابستان معرفت در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...