کتاب «زنان»[Mujeres] اثر «ادواردو گالئانو» [Galeano, Eduardo H] با ترجمه سمانه میلانی تبریزی از سوی انتشارات کتابستان معرفت وارد بازار کتاب شد.

زنان [Mujeres]  گالئانو [Galeano, Eduardo H]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  آنا، چه بسیار زنانی که در رویدادهای تاریخی نقش داشته‌اند اما نام و یادشان از صفحه روزگار محو شده است. آنان که جسارت رویاپروری داشتند و بابتش مجازات شدند. زنانی که زنده می‌مانند و یاری ‌رسانند تا زنده بمانیم.

گالئانو از زنانی می‌گوید که برای بهبود شرایط خود جنگیدند و به سبب فرمان‌برداری متداول زنانه و به‌رغم شکنندگی‌شان داستان‌هایی تکان‌دهنده رقم زدند و برای به‌دست آوردن تغییراتی که خواهانش بودند، زجرها کشیده‌اند؛ «زنان» ناشناسی که رشادت‌هایشان چشم‌ها را خیره ساخت؛ آنان که به سبب زیبایی یا استعداد ذاتی‌شان پرآوازه گشتند و رؤیاهایشان را در آغوش کشیدند؛ شخصیت‌هایی همچون شهرزاد هزارویک شب که از بیم مرگ هر شب برای پادشاه داستان می‌سرایید.

گالئانو این شهرزاد قصه‌گوی داستان‌های زنان، به قصد فراموش‌نشدن نام و یاد آنان، تجربه‌های گران بهایشان را همچون جشنی به پا داشته است و هنر روایت‌گری و زبان‌شناسی را پیش چشم ما آورده است.

مترجم اثر سمانه میلانی تبریزی، صاحب کرسی تدریس در اسپانیا، کتاب را از زبان اصلی متن برگردانده و با سعی تمام کوشیده زیبایی، ایجاز و برندگی متن را حفظ کند و بر گردانی پرطنین و شیرین به دست داده است.

چاپ نخست کتاب «زنان» در قطع رقعی و ۲۴۴ صفحه با قیمت ۳۸ هزار تومان از سوی انتشارات کتابستان معرفت در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...